مزیت رقابتی چیزی است که محصولات یک شرکت را نسبت به سایر انتخابهای مشتری برتر میسازد. این عبارت معمولاً برای کسب و کارها به کار برده میشود ولی استراتژیهای آن برای هر سازمان، کشور و یا فرد در یک محیط رقابتی کارساز است.
برای ساختن مزیت رقابتی شما بایستی در رابطه با عوامل زیر شفاف باشید:
-
مزایا
مزیت واقعی محصول شما چیست؟ این مزیت بایستی چیزی باشد که مشتری واقعاً به آن نیاز دارد و برای او دارای ارزش واقعی است. در این مرحله شما بایستی علاوه بر محصول خود، از مزایای آن برای مصرف کننده نیز، اطلاعات و آگاهی کامل داشته باشید. در واقع شما باید از گرایشهایی که روی محصول شما تاثیر میگذارند، آگاه باشید. به عنوان مثال روزنامهها نتوانستند رقیب اخبار رایگانی باشند که به طور روزانه توسط اینترنت در اختیار مردم قرار میگیرد و تصور میکردند مردم بابت اخبار روزانهای که در ورقی کاغذ نوشته شد، به آنان پول پرداخت خواهند کرد.
-
بازار هدف
مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟ نیازهای آنان چیست؟ شما بایستی دقیقاً مشتریان و خریداران محصولات خود را بشناسید و از نحوه طولانی کردن عمر خریدهای آنان آگاه شوید. این کار را تشکیل تقاضا یا همان نیروی محرکه اقتصاد مینامند. مثلاً بازار هدف روزنامهها از عموم مردم به افراد مسنی شیفت پیدا کرده است که توانایی استفاده از اینترنت را ندارند.
-
رقابت
آیا رقبای واقعی خود را شناختهاید؟ این امر کاری فراتر از شناخت ساده شرکتها و محصولات رقیب است و شامل هر چیزی است که مشتری شما میتواند به وسیله آن نیازهایی را که شما برای وی تامین میکردید، برطرف سازد. روزنامه نگاران تصور میکردند رقبایشان را روزنامه نگاران دیگر تشکیل میدهند تا این که متوجه شدند رقیب آنها اینترنت است. آنها از نحوه رقابت با تولید اخبار رایگان توسط اینترنت آگاهی نداشتند.
توجه داشته باشید برای موفقیت بایستی بتوانید مزیت تولیدی خود را به بازار هدف ارائه دهید. این کار بهتر از تلاش برای رقابت با رقبا است و مزیت رقابتی شما را شکل میدهد.
مایکل پورتر و مزیت رقابتی پایدار
مایکل پورتر، استاد مدرسه کسب و کار هاروارد، در سال ۱۹۸۵ کتاب “مزیت رقابتی” را به چاپ رساند. او این کتاب را برای کمک به شرکتها جهت ایجاد یک مزیت رقابتی نوشت. این که یک شرکت در حال حاضر بین رقبا برتر است، به این معنی نیست که تا ابد برتر باقی خواهد ماند. یک شرکت برای داشتن یک مزیت رقابتی پایدار، بایستی اهداف، استراتژی و عملکرد مشخصی را در پی گیرد. فرهنگ سازمانی و ارزش نیروی انسانی نیز بایستی با اهداف آن درهم آمیخته باشد.
انجام تمام این کارها به صورت هم زمان مشکل است. پورتر ۳ مسیر را برای رسیدن به مزیت پایدار معرفی کرد: رهبری هزینه، تمایز و تمرکز.
رهبری هزینه
رهبری هزینه به این معنی است که شرکتها بتوانند یک محصول قابل قبول را در کمترین قیمت ممکن تولید کنند. شرکتها این کار را با بهبود بهره وری عملیاتی انجام میدهند که معنی آن پرداخت دستمزد کمتر به نیروی کار است. این کار ممکن است با پیشنهاد مزایای ناملموس برای کارمندان از جمله اختیار معاملات سهام و یا استفاده از نیروی کار مازاد غیر متخصص، جبران شود. والمارت نمونه مناسبی برای استفاده از مزیت رقابتی رهبری هزینه است ولی برخی اوقات این شرکت دستمزدی کمتر از هزینه یک زندگی آسوده را برای کارکنان خود پرداخت میکند.
تمایز
تمایز به این معنی است که شرکتها مزایای بهتری را نسبت به سایرین به مشتریان ارائه کنند. یک شرکت میتواند با تولید یک محصول با کیفیت بالا یا یک محصول منحصر به فرد، این مزیت رقابتی را کسب کند. روشهای دیگر برای رسیدن به تمایز، تسریع بخشیدن در انتقال محصول به مشتری و در دسترس بودن بازار برای مشتریان است. شرکتی که دارای مزیت رقابتی تمایز است، میتواند هزینه بیشتری از مشتری در خواست کند و این بدین معنی است که حاشیه سود چنین شرکتهایی بالاتر است.
شرکتها معمولاً با استفاده از خلاقیت به مزیت رقابتی تمایز دست پیدا میکنند. خلاقیت به این معنی است که آنان نیازهای مشابه را با راه حلهای جدید برطرف میسازند. بهترین نمونه برای مزیت رقابتی تمایز، شرکت اپل است.
تمرکز
تمرکز بدین معنی است که رهبران یک شرکت بازار هدف خود را به خوبی بشناسند و بهتر از هر شخص دیگری به آنان خدمات برسانند. این اقدام میتواند به وسیله رهبری هزینه یا تمایز شکل بگیرد. نکته کلیدی در این استراتژی انتخاب یک بازار هدف مشخص است.
کشورها چگونه از مزیت رقابتی بهره میبرند؟
کشورها نیز میتوانند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنند که آن را با نام مزیت رقابتی ملی خواهیم شناخت. به عنوان مثال کشور چین از مزیت رقابتی رهبری هزینه بهره میبرد و محصولات ارزان قیمت را در یک کیفیت قابل قبول تولید میکند؛ به علت این که سطح رفاه عمومی در کشور چین پایین است و کارفرمایان میتوانند با دستمزدهای پایین کارمندان را از خود راضی سازند.
کشور هند نیز با رهبری هزینه کار خود را شروع کرد ولی امروزه به سمت تمایز در حال حرکت است. این کشور نیروی کار با مهارت، فنی و مسلط به زبان انگلیسی با دستمزد قابل قبول را رشد میدهد. ژاپن نیز مزیت رقابتی خود را در سال ۱۹۸۰ تغییر داد و از رهبری هزینه به سمت تمایز تغییر رویه داد. امروزه ژاپن برندهای با کیفیتی همچون لکسوس را به بازار ارائه میدهد.
مزیت رقابتی ایالات متحده خلاقیت است. شرکتهای آنان محصولات خلاقانه را سریعتر از رقبا وارد کشورهای مختلف میکنند. نمونه بارزی از این مورد میتواند دره سیلیکون یا همان مزیت رقابتی خلاقانه ایالات متحده باشد. این حجم از خلاقیت به علت داشتن مشتریان ثروتمند داخلی و تعداد بالاست که باعث میشود شرکتها بتوانند محصولات خود را در داخل کشور مورد آزمایش قرار دهند.
افراد چگونه از مزیت رقابتی بهره میبرند؟
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
اگر شما یک کارمند هستید، طوری تلاش کنید که برای کسب و کار شخصی خود تلاش میکردید. بازار هدف شما رئیس شما است. مزیت شما افزایش مزیت شرکت و رقبای شما سایر کارمندان شرکت و تکنولوژی هستند. قبل از استخدام شدن مزیت رقابتی خود را در رزومه و مصاحبه استخدامی خود بازگو کنید و پس از استخدام نیز این مزیت را به واسطه اعمال خود به اثبات برسانید.