مراحل فرآیند کارآفرینی، شما در چه مرحله‌ای قرار دارید؟

کارآفرینی یک شغل با ارزش ولی حرفه سختی است. کارآفرین‌های موفقی که شما ملاقات می‌کنید، مردمانی هوشمند و سخت‌کوش هستند. این‌ افراد زحمت و مشقت فراوانی زیادی را دیده‌اند تا به جایگاه امروزی خود برسند. در منابع گوناگون لیست‌های مختلفی از مراحل فرآیند کارآفرینی وجود دارد، که در این نوشته سعی داریم ۵ مرحله‌ی کارآفرینی را بیان کنیم.

مرحله اول: عامل محرک و انگیزه

اولین مرحله از مراحل فرآیند کارآفرینی عامل محرک و انگیزه است. آنچه که اغلب مردم از آن بی‌بهره‌اند، و علت اینکه ما به عنوان یک جامعه به دو گروه فعال و پرجنب و جوش و گروه افراد راکد و بی تحرک تقسیم شده‌ایم، انگیزه است.

زمانی که شما انگیزه داشته باشید، ناگهان زمان زیادی در اختیار خواهید داشت!

به چه دلیل؟ بدلیل اینکه شما به نحوی این زمان را به وجود می‌آورید.

زمانی که شما انگیزه داشته باشید، ناگهان توانمند می‌شوید.

به چه دلیل؟ به دلیل اینکه با شور و هیجان بسیاری درگیر موضوع می‌شوید.

هنگامی که شما انگیزه داشته باشید، ناگهان متوجه می‌شوید که در حال انجام آن کار هستید.

به چه دلیل؟ بدلیل اینکه شما حقیقتا می‌توانید!

با این حال، انگیزه همانند یک دارو است، زمانی که به مصرف آن عادت پیدا کردیم، هر روز به مقدار بیشتری از آن نیاز پیدا خواهیم کرد تا فقط بتوانیم  رشد و پیشرفت اولیه را امکان‌پذیر سازیم.

هر چقدر که بیشتر در این منحنی رشد و پیشرفت اشتباه، به پیش روید، به انگیزه بیشتری جهت ادامه مسیر سخت پیش رو نیاز خواهید داشت. نخستین دقیقه‌ای که از سرعت شما کاسته شد، احساس می‌کنید که در حال از دست دادن فرصت هستید، مثل اینکه زمان شما در حال از دست رفتن است، مثل اینکه در حال  هدر دادن لحظات هستید، مثل اینکه در حال پسرفت هستید.

متاسفانه، در هر لحظه از زمان، برای هر شخصی روی کره زمین، انگیزه به تدریج از بین خواهد رفت. این در واقع اثر هرچه بیشتر بدانید کمتر می‌دانید می‌باشد.

زمانی که مرحله پیشرفت سریع به فاز سکون و عدم پیشرفت رسید. اغلب افراد  تسلیم می‌شوند، چرا که آنها ذاتا بر این اعتقاد هستند که قله‌ای برای این کوه وجود ندارد. بنابراین افراد بدون پشتکار حذف می‌شوند.

مرحله دوم: استقامت و پشتکار

دومین مرحله از مراحل فرآیند کارآفرینی استقامت و پشتکار است. از میان افراد با انگیزه‌ای که کار را شروع کرده‌اند، برخی بر این باورند که کوه‌ی که آنها در حال بالا رفتن از آن هستند، قله‌ای دارد و بنابراین شروع به تلاش می‌کنند.

آنها انگیزه خود را از دست می‌دهند، اما به نحوی در درون خود نادرترین چیز در میان شخصیت‌های انسانی را کشف می‌کنند: استقامت و پشتکار

استقامت دردناک است چرا که در مقایسه با انگیزه‌ای که سبب به وجود آمدن آن شده، پایداری کمتری دارد.

افراد با استقامت، بدون وجود انگیزه در رگ‌هایشان، کاری از پیش نخواهند برد، اما ترکیب تلخ غرور و جاه‌طلبی تنها با آرزوی مبهم شیرین می‌شود.

افراد با استقامت حیرت‌انگیزند چرا که در گام‌های آخر عذاب بسیاری می‌کشند.

مرحله سوم: تسلیم شدن

سومین مرحله از مراحل فرآیند کارآفرینی تسلیم شدن است. درست پس از اینکه استقامت تحلیل می‌رود، هر فرد خود را در بالای قله می‌بیند.

اما نگاه کنید، هیچ منظره شگفت‌انگیزی وجود ندارد، هیج بلندی برای نصب پرچم‌تان وجود ندارد، هیچ سلفی نمی‌توان در بالاترین نقطه دنیا گرفت. و نه حتی در بالای ابرها. فقط یک دشت بی‌پایان ملالت بار است که تا افق کشیده شده است.

این گام تسلیم است. این شبیه به گام شرمساری است، با این تفاوت که شما به خود می‌آیید و می‌گو‌یید:

چه چیزی فکر می‌کردم؟

گام تسلیم بسیار طولانی و ملالت بار است، اغلب افراد به سادگی در همان مرحله متوقف شده و در ادامه زندگی خود نیز در آنجا می‌مانند. سپس آنها این تئوری شخصی و خودساخته را مطرح می‌کنند که آموختن موفقیت همه چیز در زندگی نیست. اصلا به جهنم

آنهایی که این مسیر را ادامه می‌دهند، بلاخره در نقطه‌ای سقوط می‌کنند.

سقوط آخرین آزمون ناحیه‌ی تسلیم است.

سقوط زمانی است که ملالت اینکه هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اخبار بد شما را به  پرتگاه می‌کشاند، مثلاً زمانی که فضای ابری پایگاه داده کاربری شما را با خطا مواجه می‌سازد، زمانی که شریک شما منصرف می‌شود، زمانی بازیگران قدرتمندی در  بازار حضور می‌یابند، زمانی که پس از چهار ماه پشت سرهم، کاهش وزن کافی نداشته‌اید و حالا مبتلا به گاستریت شده‌اید و بیشتر از حد معمول هم می‌خورید.

آنهایی که در ناحیه تسلیم پایداری می‌کنند بسیار حیرت انگیزند، چرا که دارای شخصیت قدرتمندی هستند.

مرحله چهارم:  بینش

چهارمین مرحله از مراحل فرآیند کارآفرینی بینش است. به دنبال ناحیه تسلیم، ناحیه بینش قرار دارد، زمانی که رشد حقیقی شروع می‌شود.

مشکل اینجاست که ناحیه بینش درست پس از سقوط قرار دارد.

افراد خسته، ملول و با ایمان صفر ناگهان باید دوباره شروع به بالا رفتن کنند. تنها  چند نفر  با استعداد، آزاد و یا خوش شانس، بینش این را که چه چیز در حال رخ دادن است را دارند.

اغلب افراد بالا رفتن از گودال سقوط را همانند یک سقوط دیگر خواهند دید، تنها برخی از افراد آن را همانند یک نقطه عطف می‌بینند.

آنها می‌دانند که به مسیر پیشرفت بازگشته‌اند.

بنابراین تنها آنهایی بینش دارند که در اصل از ابتدا از آن بهره‌مند بودند،  که در واقع  برای آنها به جای میل یا کنجکاوی از نقطه آغاز همان انگیزه بوده است.

به عنوان یک بیینده نکته بین، از همان آغاز می‌توانید شخصی که از انگیزه ناشی از بینش بهره مند است را از کسی که تنها ایده و کالری ( و دلار) می‌سوزاند تشخیص دهید. این همان چیزی است که می‌تواند یک سرمایه‌گذار اولیه خوب را به وجود آورد.

افراد دارای بینش حیرت انگیزند چرا که آنها کسانی هستند که ثابت می‌کنند هرچیزی ممکن است.

مرحله پنجم: ماموریت

پنجمین مرحله از مراحل فرآیند کارآفرینی ماموریت است. ناحیه ماموریت زمانی است که کسی که از بینش رشد بهره‌مند است، فرصت منحصربه فردی را که حقیقتاً بتواند معنی جدیدی در جهان ایجاد کند را درک می‌کند.

ماموریت حقیقی از پتانسیل نمایی برخوردار است.

آنهایی که ماموریت خود را متوجه می‌شوند افراد نادری هستند که بر خود واجب می‌دانند چیزی را تغییر دهند یا باعث پایدار ماندن چیزی شوند.

آنها شخصاً در خود سرمایه گذاری می‌کنند، نه برای اهداف کوتاه مدت یا برای توهمات سطحی، بلکه برای قول‌های  طولانی، بزرگ و پرمعنی که آنها به صورت آشکار یا نهان با خود جهان می‌بندند.

اغلب افراد در مرحله داشتن بینش متوقف می‌شوند.

بینش و رشد راحتی زیادی به ارمغان دارد. پول در جریان است، ثروت ساخته می‌شود، موفقیت به وجود می‌آید، میل و رغبت بسیار اندکی برای تصور یک ماموریت وجود دارد. ماموریت می‌تواند در اثر پیروزی که بینش به همراه دارد، ضربه سختی بخورد.

ماموریت‌ها چیزهای هستند که موجب مرگ ناگهانی افراد سرخوش امیدوار می‌شوند. کسانی از آسمان به زمین می‌خورند، همانند سقوط اردک تیر خورده.

با این حال، یک ماموریت موفق از اجزای یک رشد نمایی حقیقی به شمار می‌رود. هیچ چیزی همانند یک موتور فراصوت غرش نمی‌کند بدون اینکه یک ماموریت به آن نیرو ببخشد.

بنابراین آیا شما یک کار آفرین هستید؟ در چه مرحله‌ای قرار دارید؟