سبک های رهبری

معرفی رایج‌ترین سبک های رهبری

ممکن است شما در مقطعی از شغل خود با شرایط خاصی، نقش رهبری را بر عهده بگیرید. این که شما یک جلسه، یک پروژه، یک تیم یا تمام یک اداره را هدایت کنید، ممکن است طبق تعریف خاص همان قسمت، شما را یک رهبر در نظر بگیرند. بیشتر متخصصان شیوه و سبک های رهبری خود را بر اساس عواملی مانند تجربه و شخصیت و هم‌چنین نیازهای منحصر به فرد سازمان خود و فرهنگ سازمانی آن توسعه می دهند. چون که رهبری کردن در هر شرایط با رهبری در شرایط دیگر متفاوت است، بنابراین می توان گفت که ده تا از سبک های رهبری برای اداره محیط کار وجود دارد.

ابزار برنامه‌ریزی بازار با اکسل

یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپین‌ها در کانال‌های مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه‌ مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده … 

 

فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان

 

چرا سبک های رهبری مهم هستند؟

این را بدانید که اگر شما مهارت های رهبریتان را توسعه دهید، به احتمال قوی به منظور دستیابی به اهدافی که کارفرما از شما خواسته و پاسخگویی به نیازهای کارمندان زیر دست تان، از روش های مختلفی استفاده خواهید کرد. هم چنین با شناخت سبک های رهبری این را نیز در نظر می گیرید که، برای اینکه به عنوان یک مدیر موثر باشید، باید در هر زمان معین از چندین سبک مختلف رهبری استفاده کنید.

ممکن است شما با صرف وقت برای آشنایی با هر یک از سبک های مختلف رهبری، زمینه های خاصی را برای بهبود یا گسترش سبک های رهبری خود بشناسید. شما هم‌چنین در این راه می توانید راهکارهای دیگری نیز برای هدایت و رهبری شناسایی کنید، که ممکن است به اهداف فعلی شما کمک کند و هم‌چنین می توانید با نحوه کار مدیرانی که سبک های متفاوت تری نسبت به شما دارند، آشنا شوید.

۱. مربی

یک مربی کسی است که می‌تواند نقاط ضعف و قدرت اعضای تیم خود را به سرعت تشخیص دهد تا به هر یک از افراد در بهبود عملکرد فردیشان کمک کند. این نوع رهبر اعضای تیم را در تعیین اهداف هوشمند یاری می کند و سپس به طور منظم از پروژه‌های چالش برانگیز برای ارتقاء و رشد اعضا استفاده می‌کند. مربیان ورزشی در تعیین انتظارات روشن و ایجاد یک محیط مثبت انگیزشی مهارت دارند. سبک رهبری مربیان، برای کارفرمایان و همچنین کارمندان تحت مدیریتشان، یکی از پرمزیت ترین شیوه‌های رهبری است؛ اما متأسفانه، اغلب یکی از سبک‌های کم استفاده است – تا حد زیادی به دلیل اینکه نسبت به سایر شیوه‌های رهبری وقت‌گیرتر است.

مثال: یک مدیر فروش تیم کارمندان خود را برای یک جلسه جمع می‌کند تا درمورد یادگیری‌های مربوط به سه ماهه قبلی بحث و تبادل نظر کنند. آنها جلسه را با انجام ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای مربوط به عملکرد تیم شروع می‌کنند. مدیر سپس اعضای مشخصی از تیم را با توجه به عملکرد استثنایی‌شان تشخیص می‌دهد و از اهداف به دست آمده تیم فراتر می‌رود. سرانجام، مدیر با اعلام یک چالش برای شروع سه ماهه بعدی، جلسه را به اتمام می‌رساند و به فروشندگان برای رسیدن به اهداف‌شان انگیزه می‌دهد.

۶ مهارت کلیدی رهبری که موفقیت شما را تضمین می‌کند

۲. شیوه نظری

رهبران نظری با الهام بخشیدن به کارمندان و جلب اعتماد آن ها نسبت به ایده‌های جدید، توانایی قدرت‌مندی در پیشبرد اهداف و بهره‌گیری از دوره‌های تغییر و تحول دارند. یک رهبر نظری هم‌چنین قادر به ایجاد پیوند سازمانی قوی است. آنها تلاش می‌کنند تا اعتماد به نفس را در بین همکاران‌شان تقویت کنند. این نوع رهبری به ویژه برای سازمان‌های کوچک و در حال رشد سریع یا سازمان‌های بزرگی که تحولات یا تغییر ساختار شرکت‌ها را تجربه می‌کنند، مفید است. مثال: معلم گروهی را برای رفع اضطراب و مسائلی که دانش آموزان در خارج از مدرسه دارند تشکیل می‌دهد. هدف این است که به دانش آموزان کمک کنیم تا در مدرسه تمرکز و موفقیت بیشتری داشته باشند. او روش‌های آزمایش را توسعه داده است تا افراد گروه بتوانند روش‌های معنادار و سریعی برای کمک به دانش آموزان پیدا کنند.

۳. شیوه خدمتگزار

رهبران خدمتگزار با ذهنیت اول مردم زندگی می کنند و معتقدند که زمانی که اعضای تیم احساس کنند به طور فردی و حرفه‌ای تامین می‌شوند، مؤثرتر و کارآمدتر خواهند بود و بیشتر احتمال دارد که بطور منظم و پی در پی دست به کارهای بزرگ‌تر بزنند. به دلیل تأکید بر رضایت و همکاری کارکنان در این شیوه، آنها تمایل دارند که از احترام بیشتری نیز برخوردار باشند.

شیوه رهبری خدمتگزار، یک راهکار عالی برای رهبری سازمان‌هایی از هر نوع و اندازه است؛ اما به ویژه در سازمان‌های غیر دولتی رواج دارد. این نوع رهبران توانایی عجیبی در ایجاد روحیه در کارمندان خود و کمک به مردم به منظور همکاری مجدد با آنها دارند.

مثال: مدیر تولید یک محصول ماهیانه به صورت رو در رو میزبان هر کس است که نگرانی، سؤال یا ایده ای در مورد بهبود یا استفاده از محصول دارد. این زمان به منظور رفع نیازهای کارکنان و کمک به کسانی که از محصول استفاده می‌کنند ایجاد شده است.

۷ سبک رهبری رایج و نحوه تشخیص سبک رهبری خودتان

۴. شیوه استبدادی

این شیوه سبک اقتدارگرایانه نیز نامیده می‌شود. در اینجا رهبر کسی است که تقریباً کاملاً روی نتایج و کارایی متمرکز است. آنها اغلب تصمیم می‌گیرند به تنهایی یا با یک گروه کوچک و قابل اعتماد در مورد کل سازمان تصمیم گیری کنند و انتظار دارند که کارمندان‌شان دقیقاً آنچه را که از آنها خواسته شده، انجام دهند. استفاده از این شیوه به عنوان فرماندهی نظامی، مفید می‌تواند باشد. این سبک رهبری می‌تواند در سازمان‌هایی با رهنمودهای سختگیرانه، مفید باشد. هم‌چنین در هنگام کار با کارمندانی که به نظارت زیادی احتیاج دارند، مفید است – از جمله کسانی که تجربه کمی دارند. با این حال، این سبک رهبری می‌تواند خلاقیت را خنثی کند و باعث شود کارمندان احساس محدودیت کنند.

مثال: قبل از یک عمل جراحی، جراح قوانین و مراحل مربوط به اتاق عمل را با هر یک از اعضای تیم که در طول عمل یاری می‌کنند، با دقت بازگو می‌کند. او می‌خواهد اطمینان حاصل کند که همه اعضای تیم همه انتظارات را واضح و روشن می‌دانند و هر عمل را با دقت و دقیقاً دنبال می‌کنند. بنابراین عمل جراحی تا حد ممکن موفقیت آمیز و درست انجام می‌شود.

انواع سبک های رهبری۵. شیوه بدون دخالت و آزاد

این سبک رهبری بر خلاف سبک رهبری استبدادی است، در این مورد بیشتر تمرکز بر واگذاری بسیاری از وظایف به اعضای تیم و نظارت اندک است. از آنجا که یک رهبر خاموش وقت خود را صرف مدیریت جدی کارکنان نمی‌کند، آن ها اغلب وقت بیشتری برای اختصاص دادن به سایر پروژه‌ها دارند. مدیران زمانی ممکن است این سبک رهبری را اتخاذ کنند که تمام اعضای تیم باتجربه و آموزش دیده باشند و در نتیجه به نظارت کمی نیاز داشته باشند. با این وجود، اگر کارکنان در انتظارات رهبری از خودشان دچار سردرگمی شوند یا اگر برخی از اعضای تیم به انگیزه مداوم نیاز داشته باشند، استفاده از این شیوه می‌تواند باعث افت بهره‌وری شود.

مثال: به هنگام خوش امد گویی و استقبال از کارکنان جدید مدیر مجموعه بیان می‌کند که مهندسان شرکت وی می‌توانند برنامه کاری خود را تا زمانی که در حال حرکت به سمت هدف نهایی که آن ها را به شکل یک تیم تشکیل داده، تنظیم و حفظ کنند. آنها هم‌چنین در یادگیری و مشارکت در پروژه‌هایی در خارج از تیم خود که ممکن است علاقه‌مند به شرکت در آنها باشند نیز آزاد هستند.