-
تعریف استراتژی با ۵ سوال کلیدی
- ۱) چه کاری انجام میدهیم؟
- ۲) چرا ما این کار را انجام میدهیم و آیا زمان درستی برای انجام این کار انتخاب کردهایم؟
- ۳) آیا کاری که هماکنون انجام میدهیم با اهداف کلی سازمان در یک راستا است؟
- ۴) تیم ما موفقیت را چگونه برای خود ترسیم میکند؟
- ۵) چه کارهای دیگری برای ما دستاوردهای بیشتر، سریعتر و بهتری را به ارمغان میآورد
فکر میکنید برای سوالاتی در مورد “تعریف استراتژی” یا “ویژگیهای رهبران استراتژیک” چند پاسخ وجود داشته باشد؟ با یک راهکار ساده تعداد نسبی تعاریف موجود در مورد استراتژی را به شما قابل تخمین است، چنانچه عبارت “مدیریت استراتژیک” در گوگل جستجو شود چیزی در حدود ۱۱۵۸۰۰۰۰۰ لینک منحصربهفرد در مورد این موضوع یافت خواهد شد!
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
شاید بتوان مایکل پورتر را یکی از شناخته شدهترین افرادی دانست که پس از ارایه تعریف استراتژی ، تلاش فراوانی برای تشریح نقش و جایگاه استراتژی در رقابت موفق یک بنگاه در بازار پرداخته است. اما مایکل پورتر تنها صاحبنظر در حوزه استراتژی نبوده و همانطور که گفته شد فهرست بلند بالایی از تعاریف ارایه شده برای استراتژی در منابع مختلف وجود دارد.
یک دلیل بسیار ساده برای تعدد تعریف آن است که استراتژی یک مفهوم اقتضایی و پیچیده است و هر مدیر موفقی میتواند تعریف متفاوتی از آن عنوان کند. اما واقعیت این است که هیچ کدام از این تعاریف شما را به مدیر موفق و یا یک رهبر استراتژیک تبدیل نخواهد کرد. تنها راهی که برای شما وجود دارد اینست که تفکر استراتژیک را با عملیات و فعالیتهای روزمرهی خود ادغام کنید و بسته به شرایط کسبوکار شما مسیر تنظیم استراتژی متفاوت خواهد بود.
پس چاره کار چیست؟ یعنی اگر بخواهیم بدون گم شدن در پیچیدگیهای تعاریف تئوریک، بدانیم که آیا استراتژی سازمان ما مشخص است یا خیر چه راهکاری خواهیم داشت؟
تعریف استراتژی با ۵ سوال کلیدی
شاید بد نباشد که پاسخ این سوالات را از یادداشت لیزا لای در نشریه معتبر Harvard Business Review دریافت کنید. او در مقاله خود چنین بیان میکند که با پرسش مداوم ۵ سوال مطرح شده در زیر و تجزیهوتحلیل پاسخها، شما قادر خواهید تا به یک بینش عمیق راجع به تیم و سازمان خود دست پیدا کنید و در نتیجه استراتژیکتر عمل کنید.
۱) چه کاری انجام میدهیم؟
اغلب مدیران از ریزبهریز فعالیتهای کارکنانشان اطلاعی ندارند. زیرا با گذشت زمان، اولویتها تغییر پیدا کرده و روز به روز بر وظایف کارکنان افزوده میشود. این تکالیف جدید، تمرکز بر میزان کارهای قدیمی که هنوز در حال انجام هستند را کاهش میدهد.
پرسیدن این سوال همواره بینش جامعی از وضعیت کارها و مدت زمانیکه کارکنان صرف کارهای قدیمی و جدید میکنند، ارائه میکند. یک مدیر موفق بدون آگاهی کامل از پاسخ این سوال نمیتواند تیم خود را به سمت فعالیتهای استراتژیک هدایت کند.
۲) چرا ما این کار را انجام میدهیم و آیا زمان درستی برای انجام این کار انتخاب کردهایم؟
بعد از اینکه آگاهی کاملی از فعالیتهای در حال انجام کسب کردید، گام منطقی بعدی بررسی اهمیت کارهایی است که تیم شما در حال انجام آن است. با پرسش این سوال به دو هدف استراتژیک دست خواهید یافت، اول اینکه شما به دیدگاههای اعضای تیمتان نسبت به کاری که انجام میدهید، آگاهی پیدا خواهید کرد. در اینجا میبایست تمام اختلافنظرهای احتمالی را جمعآوری کرده و فعالیتها را از زوایای گوناگون بررسی کنید.
دوم اینکه به شما این فرصت را میدهد تا ارزش فعالیتهای اعضای تیمتان را به آنها یادآور شوید. هر کسی میخواهد به کاری که انجام میدهد باور داشته باشد، یک مدیر موفق با پرسیدن این سوال و بررسی دقیق آن میتواند به فعالیتهای تمام اعضا معنا بخشیده و انگیزهی لازم برای کار بهتر را فراهم نماید.
۳) آیا کاری که هماکنون انجام میدهیم با اهداف کلی سازمان در یک راستا است؟
هرگز مرور اهداف بلندمدت و بررسی اینکه کارهای کنونی تا چه حد در راستای آن اهداف بوده و مسیر را برای رسیدن به آن هموار میکنند، فراموش نکنید. اگر اعضای تیم شما کاری را انجام میدهند که در راستای اهداف کلی سازمان نیست، وظیفهی شما به چالش کشیدن ارزش آن کار است.
حتی اگر اعضای تیم شما معتقد باشند که آن کار ارزشمند و معنیدار است، شما باید فراتر از آنها دقت کرده و ببینید آیا این فعالیت برای مشتریان نیز باارزش است؟ آیا تنها راه سودآوری شرکت است و یا …؟
۴) تیم ما موفقیت را چگونه برای خود ترسیم میکند؟
از اعضای تیم خود بخواهید تا نظرات خود را در مورد آیندهی تیم بگویند، چه زمانی آنها مطمئن خواهند بود که عضو یک تیم بسیار موفق هستند. از آنها بخواهید ویژگیهای آن دوران به طور کامل برای شما عنوان کنند. این پرسش دو نفع بسیار مهم برای تیم شما به ارمغان میآورد.
- الف) اگر تیم شما یک چشمانداز قوی از موفقیت در ذهن خود داشته باشد، با احتمال بیشتری به آن دست خواهد یافت.
مسلما هر چه هدف واضحتر باشد، اعضای تیم کارهای خود را به بهترین شکل با اهداف همراستا خواهند کرد.
- ب) اگر چشمانداز موفقیت برای تیم و افراد یکی شود، مسیر دستیابی به موفقیت سریعتر و بهتر پیدا خواهد شد.
تمام مدیران و یا رهبرانی که از فرآیند برنامهریزیهای استراتژیک بهره میگیرند، سعی میکنند اهداف تکتک اعضای سازمان را با اهداف تیم در یک راستا نگه دارند. بدین ترتیب افراد نه تنها کارهایشان را برای راضی نگه داشتن مدیر خود انجام نمیدهند، بلکه بیشترین توان خود را برای انجام آن صرف میکنند.
۵) چه کارهای دیگری برای ما دستاوردهای بیشتر، سریعتر و بهتری را به ارمغان میآورد
اکثریت برنامههای استراتژیک به گونهای تنظیم میشوند که فقط پاسخگوی این سوال هستند. در واقع بسیاری از مدیران بدون پاسخگویی به پیشنیازهای این سوال به دنبال راهکارهای موجود برای پاسخ این سوال هستند. اگر هنوز به سوالات قبلی پاسخ ندادهاید، پاسخ به این سوال را فراموش کنید، اما اگر به سوالهای قبلی پاسخ دادهاید، اکنون یک زمان استراتژیک برای پاسخگویی به این سوال است.
احتمالا با پاسخدهی به این سوال به روشهای جدیدتر و بهتر برای توسعهی اهداف شرکت دست یابید. شما ممکن است در این مرحله تغییر مسیر دهید و برای اجرای کارهایی که اهمیت نسبی بیشتری دارند، برنامهریزی کنید. این سوال مهمترین سوال مابین ۵ سوال موجود در این محتوا است. اما اگر میخواهید استراتژیک عمل کنید، میبایست قبل از پاسخ به این سوال، پاسخ سوالهای قبلی را یافته باشید.
مدیریت استراتژیک پرسش سوالات صحیح و تلاش همهی اعضای تیم را طلب میکند، با یافتن پاسخهای دقیق به پنج سوال مطرح شده در بالا به سادگی میتوانید تیم خود را در راستای استراتژیهای صحیح هدایت کنید.