در این مطلب میخواهیم به برنامه ریزی استراتژیک به عنوان اولین گام عملیات صحیح کسب و کار نگاهی عمیقتر انداخته و چارچوب عملیاتی کسب و کارها را با تمرکز بر برنامهریزی استراتژیک بررسی کنیم.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
با اینکه این چارچوب یک چرخه پیوسته همراه با یادگیری در هر مرحله است، توسعه یک برنامه ریزی استراتژیک همواره بهترین نقطه شروع برای آن است.
مراحل اساسی برنامه ریزی استراتژیک
حین فرآیند برنامه ریزی استراتژیک یک سازمان سه فعالیت عمده را انجام میدهد. افراد چشم انداز و ماموریت استراتژیک اساسی خود را ایجاد یا بهبود میبخشند، به سمت اهدافی که سلامت کلی سازمان را حفظ میکند، حرکت میکنند و یک برنامه بلند مدت برای رسیدن به این اهداف توسعه میدهند.
یک برنامه استراتژیک قوی سازمان را در موقعیت موفقیت قرار داده و به وضوح مشخص میکند که سازمان در هر سطحی چگونه به نظر خواهد رسید. اشتباه رایجی که همواره شاهد آن هستیم شروع به انجام تاکتیکها بدون تفکر اولیه، ارتباط دادن و تعیین اهداف کلی برنامه استراتژیک است. نادیده گرفتن این گامهای مهم میتواند سازمان شما را بدون مسیر رها کرده و باعث بروز مشکلات عدیدهای برای آن شود.
در این نوشته ۶ عنصر اصلی و حیاتی برای برنامه ریزی استراتژیک که برای موفقیت یک سازمان نیاز است، شناسایی شده است.
تعیین چشم انداز (Vision)
تعریف چشم انداز یک سازمان توصیف آرمانی از چیزی است که سازمان به دنبال رسیدن به آن در آینده است.
این تعریف به عنوان یک رهنمون واضح برای انتخاب کارهای کنونی و آتی سازمان است. این مفهوم تعریفی از جایی است که سازمان شما دوست دارد به آن دست یابد. این تعریف یک مقصد کوتاه مدت نیست بلکه یک مقصد دور و دست یافتنی در آینده است. این تعریف، ساختار سازمان شما را تنظیم کرده و مانند ستاره شمالی در افق کاری شما، به سازمانتان جهت میدهد.
یک مثال بسیار خوب از تعریف چشم انداز از شرکت هواپیمایی بوئینگ را در اینجا میخوانیم:
“بهترین در هوافضا و مدافع قهرمان صنعتی جهانی”
اطلاعات زیادی در این تعریف کوچک گنجانده شده است. بدیهی است که آرمان آنها بهترین بودن در بین شرکتهای هوافضای کل دنیا است. آنها همچنین به دنبال پیشرو قرار دادن شرکت خود در صنعت کنونی (نه فقط صنعت هوافضا) و آینده قابل پیش بینی هستند. این تعریف به رهبران بوئینگ کمک میکند تا تلاشهای خود را در مسیر درستی متمرکز سازند. یک تعریف چشم انداز قوی همین کار را برای سازمان شما انجام میدهد.
توسعهی استراتژی بازاریابی و نحوهی گسترش آن
ماموریت خود را ایجاد کنید (Mission)
در حالیکه چشم انداز شما اهداف سازمانی بوده و ماهیت ذهنی دارد، ماموریت سازمان شما اهداف پایهای این چشم انداز را پشتیبانی میکند.
بدون ماموریت، سازمان شما “چرایی” چشم انداز را کم دارد. اگر هر فردی در سازمان شما تفسیر خود از چرایی چشم انداز را داشته باشد، این امر میتواند منجر به ناسازگاری استراتژیها و ابتکار عملها شود.
دوباره بر روی شرکت بوئینگ تمرکز میکنیم، آنها یک هدف و ماموریت واضح نیز پیشنهاد کردهاند.
“با جهان از طریق هوافضا متصل شوید، حفاظت کنید و از آن الهام بگیرید.”
این عبارت کوتاه دیدگاهی از این مطلب به ما میدهد که چرا آنها میخواهند تا بهترین شرکت هوافضایی و پیشرو در صنعت جهانی باشند. همچنین این عبارت یک راستای قابل عمل و والا به رهبران شرکت میدهد.
اهداف خود را مشخص کنید (Objectives)
اهداف، نتایج مشخصی هستند که یک فرد یا سیستم به دنبال رسیدن به آنها در مدت زمان مشخص و با منابع موجود است.
این اهداف معیارهایی هستند که بوسیله آنها یک شرکت میزان موفقیت خود را میسنجد.
تعریف اینکه موفقیت به چه معنا است به شما این امکان را میدهد تا بدانید که هم اکنون بر مسیر رسیدن به ماموریت و چشم انداز خود هستید یا نه. بیان واضح اهدافتان معیارهایی به وجود میآورد که به شما امکان اندازه گیری سلامت کلی سازمان و میزان تاثیر فعالیتهای استراتژیک را میدهد.
شرکت بوئینگ اهداف ۲۰۲۵ خود را به صورت زیر لیست نموده است:
- رهبری بازار
- عملکرد و بازده بالا
- رشد فزاینده بهرهوری
- کیفیت عالی طراح، ساخت و خدمات
- نوآوری پیشرو
- عمق و مقیاس جهانی
- بهترین تیم، استعداد و رهبران
این اهداف واضح و قابل سنجش بوده و میتوانند توسط تعدادی ابتکار عمل استراتژیکی در یک سازمان پشتیبانی شوند. آنها به تیمهایشان این امکان را میدهند که تاثیرگذاری کارشان را درک نمایند.
استراتژی خود را توسعه دهید (Strategy)
استراتژی شما یک برنامه بلند مدت است که به شما این امکان را میدهد تا به اهداف سازمانتان برسید.
برنامههای استراتژیکی میتواند سه تا پنج سال به طول انجامد و ممکن است برنامه جداگانهای برای هر یک از اهداف شناسایی شده برای سازمان شما وجود داشته باشد. استراتژیهای موثر برای موفقیت بلند مدت ضروری هستند.
استراتژیهای خاصتر از چشم اندازها، ماموریتها و اهداف بوده و معمولاً در تنها در داخل سازمان به اشتراک گذاشته میشوند.
یکی از اهداف بیان شده بوئینگ “بهترین تیم، استعداد و رهبران” است. بر اساس این هدف، یکی از استراتژی آنها ممکن است بهبود آموزش درونی رهبری و پیاده سازی فعالیتهایی برای جذب و آموزش استعدادهای برتر باشد.
یک استراتژی موثر هم تحقق چشم انداز و هم تحقق اجرا را به دنبال دارد.
به طور ایده آل، یک استراتژی در خصوص نیازهای سازمان شما و محتوای بازار بوجود میآید. این استراتژی باید چشم انداز بلند مدت را به اهداف و گامهای قابل عمل تبدیل کرده، در خصوص موانع طرح ریزی کرده و تفکر نوآورانه را تقویت نماید.
یک استراتژی موثر باید به صورت فعالانه اشتباهات احتمالی را شناسایی کرده و شامل راه کارهایی برای مقابله با آنها باشد. اجتناب و مواجهه سریع با موانع از توقف فعالیتهای شما جلوگیری کرده و به شما کمک میکند تا از رسیدن به اهدافتان اطمینان حاصل کنید.
چند نمونه استراتژی بازاریابی برای کسب و کارهای کوچک
رویکرد خود را مشخص کنید (Approach)
رویکرد معادل روشی برای اجرای استراتژی است.
یک رویکرد چارچوبی برای ساخت تاکتیکهایی فراهم میکند که به استراتژی مربوط بوده و یک سازمان را در خصوص چگونگی اجرای برنامه استراتژیکیاش یاری میکند.
با در نظر گرفتن استراتژی فرضی بوئینگ درباره بهبود آموزش رهبری و پیاده سازی فعالیتهایی برای جذب و پرورش استعدادهای برتر، روش آنها ممکن است شناسایی توانایی کلیدی رهبری، ایجاد و پیاده سازی آموزشی که به این تواناییهای بپردازد، انجام آموزشها و دنبال کردن کارآیی این روش باشد. شناسایی، ساخت، انجام و دنبال کردن!
به تاکتیکها بپردازید (Tactics)
تاکتیکها آخرین و البته کوچکترین بخش یک برنامه استراتژیک خوب هستند؛ اما به هیچ وجه کمترین ضرورت را ندارند.
تاکتیکها بر ابتکارات، پروژهها یا برنامههایی که به سازمانها امکان اجرای یک برنامه استراتژیکی را طبق روش تعریف شده میدهند، تمرکز دارند.
تاکتیکها کلید اجرا هستند، فعالیتهایی که شما برای اجرای برنامه انجام میدهید.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
با برگشتن به مثال بوئینگ که در بالا به آن اشاره شد، هر مرحله از روش ذکر شده – شناسایی، ساخت، اجرا و دنبال کردن – یک تاکتیک انجام شده در چارچوب روش آن ها، در راستای استراتژیشان است. با وجود اینکه آنها ممکن است در وهله اول مرتبط به هم به نظر نمیرسند، با یک برنامه ریزی استراتژیک موثر، همگی آنها میتوانند به استراتژی، اهداف، ماموریتها و چشم انداز و در نهایت موفقیت سازمان مربوط باشند.