مدیریت را میتوان مهمترین بخش هر تیم و کسب و کاری دانست. در یک کار گروهی هر یک از اعضای تیم مانند چرخ دندههایی هستند و عملکرد صحیح آنها برای پویایی کل تیم و دستیابی به یک نتیجه مطلوب ضروری است. با این وجود وظیفه مدیر تیم، نظارت بر عملکرد و همگامسازی حرکت این چرخ دندهها است. یک تصمیم صحیح و به موقع و اتخاذ یک هدف مناسب میتواند موفقیتهای شگفتانگیزی را برای یک تیم به ارمغان آورد. در سمت دیگر اگر یک مدیر از وظایف خود و اصول یک مدیریت صحیح آگاه نباشد، کل تیم هزینه اشتباهات ناشی از این موضوع را خواهند پرداخت. در این مطلب قصد داریم تا به معرفی اصول پنجگانه مدیریت پرداخته و نگاه دقیقتری به وظایف مدیریت بپردازیم. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
وظایف و اصول پنجگانه مدیریت
اهمیت بالای مدیریت باعث شده تا نظریهها و دستهبندیهای مختلفی برای آن تعریف شود. هنری فایول یکی از معروفترین نظریه پردازان این حوزه بوده و اصول پنجگانه مدیریت وی ازجمله مشهورترین طبقهبندیهای مدیریتی است. به عقیده فایول «مدیریت شامل پیشبینی و برنامهریزی، سازماندهی، فرماندهی و کنترل میشود.» لیتر گیولیک نیز با تفسیر این نظریه، اصول پنجگانه مدیریت را به صورت برنامهریزی، سازماندهی، استخدام، هدایت و کنترل تعریف میکند. در ادامه به شرح هر یک از این پنج اصل خواهیم پرداخت.
۱- برنامهریزی
برنامهریزی مبنای وظایف هر مدیری است. هر مدیری باید توانایی تجسم یک چشمانداز از آینده و اتخاذ تصمیمات و حرکات صحیح برای آن را داشته باشد. در واقع برنامهریزی یک تصمیمگیری از قبل برای چگونگی، چیستی و همچنین زمان انجام کارها است. این قسمت از اصول پنجگانه مدیریت همچون پلی است که وضعیت موجود یک تیم و کسب و کار را به قسمت مورد نظر خود متصل میکند. برنامهریزی به شدت نیازمند حل مسئله و تصمیمگیری بوده و شامل شناسایی قدم به قدم برای حرکت و رسیدن به یک هدف مورد انتظار میشود. بنابراین برنامهریزی را میتوان یک تفکر منظم در مورد روشها و ابزار دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده دانست. برنامهریزی دقیق برای مدیریت صحیح منابع انسانی و غیرضروری بسیار اساسی است. با رعایت این اصل میتوان از حالات ناخوشایندی چون سردرگمی، عدم اطمینان، ریسک و همچنین اتلاف منابع جلوگیری کرد.
۲- سازماندهی
دومین قسمت از اصول پنجگانه مدیریت شامل جمعآوری منابع فیزیکی، مالی و انسانی را در کنار یکدیگر و ایجاد یک روابط سازنده در میان آنها به منظور دستیابی به اهداف سازمانی میشود. به عقیده هنری فایول «سازماندهی یک کسب و کار به معنای فراهم کردن هر چیز مفید یا کاربردی همانند مواد اولیه خام، ابزار، سرمایه و یا کارکنان است.» سازماندهی یک کسب و کار نیازمند تعیین و تأمین منابع انسانی و غیرانسانی متناسب با ساختار سازمانی آن کسب و کار است. همچنین سازماندهی به عنوان یک فرآیند شامل موارد زیر میشود.
- شناسایی فعالیتها
- طبقهبندی و گروهبندی فعالیتها
- تخصیص وظایف
- تفویض اختیارات و ایجاد مسئولیت در کارکنان
- ایجاد تناسب میان قدرت و روابط
۳- استخدام
این بخش از اصول پنچگانه مدیریت به ایجاد ساختاری برای تیم و سازمان و حفظ این ساختار ایجاد شده تمرکز دارد. در سالهای اخیر دلایلی همچون پیشرفتهای فناوری، رشد ابعاد تجارت، پیچیدگی رفتارهای انسانی و دلایل متعدد دیگر باعث شده تا کارمندان و اعضای یک تیم از اهمیت بیشتری برخوردار شوند. هدف اصلی استخدام قرار دادن یک شخص صحیح برای انجام یک مسئولیت مرتبط و مناسب است. به بیان دیگر این بخش استخدام و به کارگیری نیرو شامل مدیریت ساختار سازمان از طریق انتخاب مناسب و موثر افراد و همچنین ارزیابی آنها به منظور مقایسه با طرحهای مورد نظر برای ساختار کلی میشود. در حالت عمومی استخدام و عضو گیری را میتوان به صورت زیر تقسیمبندی کرد:
- برنامهریزی برای نیروی انسانی( ارزیابی و تخمین توانایی اعضا و انتخاب گزینههای مناسب برای قرار گرفتن در موقعیتهای صحیح)
- استخدام و انتخاب عضو و تخصیص وظایف
- آموزش و توسعه
- تعیین حقوق و پاداش
- ارزیابی عملکرد
- ارتقا درجه و انتقال اعضا
۴- هدایت و فرماندهی
هدف اصلی از هدایت و فرماندهی، کارآمدتر کردن فعالیتهای یک تیم و سازمان و هدایت آن به سمت اهداف کلی است. در واقع سه بخش قبلی( برنامهریزی، سازماندهی و استخدام) به عنوان پیشنیاز و آمادهسازی به شمار رفته و حرکت اصلی سازمان و تیم به سمت اهداف در این بخش از اصول پنجگانه مدیریت شکل میگیرد. هدایت و رهبری جنبه غیر شخصی هر مدیریتی است که به صورت مستقیم با تأثیرگذاری، راهنمایی، نظارت و همچنین ایجاد انگیزه در کارمندان و اعضای تیم سر و کار دارد. هدایت تیم همانند نظارت دقیق بر عملکرد و ارتباطات هر یک از بخشها چه در سطح فردی و چه در سطح سازمانی با یکدیگر است. این قسمت را میتوان در چهار بخش زیر خلاصه کرد:
- نظارت: این بخش شامل نظارت بر عملکرد هر بخش توسط اعضای مافوق آنها میشود. افراد مافوق باید به تماشای عملکرد اعضای زیردست خود نشسته و در صورت لزوم به راهنمایی و هدایت فعالیتهای آنها بپردازند.
- انگیزش: به معنای الهامبخشی، تحریک و تشویق اعضا برای انجام یک فعالیت مرتبط با کار است. انگیزش میتواند به شیوههای متفاوتی نظیر انگیزش مثبت، منفی، مادی و یا غیرمادی انجام گیرد.
- رهبری: به معنای قرار گرفتن در کنار سایر اعضای تیم و هدایت آنها( به سبکی متفاوت با مدیریت و ریاست) است.
- ارتباطات: فرآیند انتقال اطلاعات، تجربه، نظرات و غیره از شخصی به شخص دیگر در داخل تیم است. ارتباطات به عنوان پلی برای رسیدن به یک درک و فهم مشترک عمل میکند.
۶ مهارت کلیدی رهبری که موفقیت شما را تضمین میکند
۵- کنترل
کنترل به معنای فرآیند سنجش موفقیت و حرکت تیم بر مبنای معیارها و اهداف تعیین شده و اصلاح انحرافات برای تضمین دستیابی به هدف نهایی و مورد انتظار است. هدف از کنترل، تضمین حرکت مطابق با استانداردهای از پیش تعیین شده است. در یک سیستم کارآمد میتوان از طریق کنترل، انحرافات آینده را شناسایی و از وقوع آنها پیشگیری کرد. بر این اساس مراحل فرآیند کنترل به این صورت تعریف میشوند:
- برقراری عملکرد در حالت استاندارد
- اندازهگیری عملکرد واقعی
- مقایسه عملکرد واقعی با حالت استاندارد و ایده آل برای یافتن انحرافات احتمالی
- اصلاح انحرافات
مدیریت اصولی، موفقیت تضمین شده
در این مطلب سعی داشتیم تا به شرح و بررسی وظایف و اصول پنچگانه مدیریت بپردازیم. با رعایت دقیق این اصول کلی میتوان تفاوتهای بسیاری در سرنوشت و روند پیشرفت یک تیم و یا یک کسب و کار رقم زد. امیدواریم با مطالعه این مطلب به نکات و راهنماییهای مورد نیاز خود در مسیر مدیریت دست یافته باشید. آیا پیش از این با این اصول آشنا بوده و یا تجربهای از هر یک از بخشهای آن دارید؟ نظرات خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.