کتاب HBR Leader’s Handbook یکی از منابع منتشر شده از سوی انتشارات هاروارد است که برای پژوهشگران و علاقمندان به حوزه رهبری در مدیریت منبعی نام آشناست. نویسندگان این کتاب در تحقیقات خود چنین بیان میکنند که با بیش از ۴۰ رهبر موفق شرکتها، استارتاپها و موسسات عامالمنفعه بزرگ مصاحبه کردهاند تا دیدگاه آنها را سنجیده و کاوش کنند تا دلیل موفقیت آنها و نوع رهبری آنها را درک نمایند. همچنین تیم مولف در این کتاب نتایج چندین دهه تحقیقات در باب رهبری را بررسی کردهاند تا از این طریق مبانی توسعه مهارت رهبری را به زبانی ساده تشریح نمایند.
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
نتایج این مصاحبهها و تحقیقات نشان میدهد که توسعه مهارتهای رهبری صرفا از طریق مطالعه کتاب و گذراندن دورههای آموزشی میسر نیست، بلکه تجربه عملی و تمرین و ممارست نیز الزامی غیرقابل اجتناب در این مسیر خواهد بود.
۷ سبک رایج رهبری و نحوه تشخیص سبک رهبری خودتان
به عنوان نمونه در مصاحبه با دومینیک بارتون (مدیر ارشد جهانی شرکت McKinsey & Company بین سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸) با موضوع نحوه توسعه مهارتهای او به عنوان یک رهبر موفق، هیچگونه اشارهای در مورد تحصیلات عالیه یا کتابهای خوانده شده از سوی وی به عنوان عوامل موفقیت به چشم نمیخورد، بلکه او در تشریح مبنای اصلی موفقیت، تجارب عینی و عملی خود را ابراز کرده و توصیف مینماید که چگونه این تجارب منجر به شکلگیری موفقیت شغلی او شده است.
بارتون اظهار میدارد که چگونه در طول مدیریتش بر McKinsey Korea به تجربه جالبی در مورد شیوه مدیریت موفق دست یافته است. وی بر خلاف توصیه تمامی همکارانش در آن کشور که میگفتند محتاط باشد و از عرف فرهنگی آنجا تبعیت کند، شروع به تحریر مقالاتی بحث برانگیز در ستونی از یک روزنامه محلی کرد؛ او روشهای سنتی محیط کاری کسب و کارهای محلی را که در حال جهانی شدن بودند به چالش کشید. “این ریسک را پذیرفتم و برخلاف انتظار، کمک شایانی به ما کرد”. دوران تصدی وی در سمت مدیریتیاش در کره به وی آموخت که در بعضی زمینهها بهتر از سایرین است: “شخصی که ارزیابی عملکردم را در آن روزها بر عهده داشت، مدام به من اخطار میداد زیرا در ایجاد انگیزههای نو عالی بودم اما در به اتمام رساندن کارها ضعف بسیاری داشتم. بعدها که به تصدی مدیریت بخش آسیایی McKinsey را به عهده گرفتم، به من کمک کرد تا دریابم که باید شخصی با تخصص مدیریت اجرایی یا COO استخدام کنم تا در انجام امور به من کمک نماید – که کارآمدی رهبری من را به شدت افزایش داد”.
همچنین تحقیقات یاد شده به ۶ مهارت رهبری اشاره میکرد که باید آنها را تمرین کرده و بر آنها تسلط یافت. البته این ۶ مهارت رهبری چیز جدید یا مرموزی نیستند. تنها این را بیان میکنیم که تمامی رهبران موفقی که با آنها مصاحبه داشتیم بر این ۶ مهارت رهبری تاکید شدیدی داشتند. رهبران موفق و تاثیرگذار باید این ۶ مهارت رهبری که جزئی از اصول ثابت و اولیه خود کنند:
- مساله را به گونهای به تصویر بکشید که برای تیم یا بخش یا سازمانتان جذاب و چالش برانگیز باشد.
- این تجسم را به یک استراتژی واضح مبدل کنید که بایدها و نبایدها را بیان کند.
- تیمی را استخدام کرده، توسعه داده و تشویق نمایید که از عهده آن استراتژی برآیند.
- بر نتایج قابل سنجش تمرکز کنید.
- نوآوری و یادگیری را به گونهای بپرورانید تا تیم یا سازمانتان پایا بوده و رهبران جدیدی را به عرصه آورد.
- خود را رهبری کنید؛ یعنی خود را بشناسید، خود را بهبود بخشید، و تعادلی مناسب را در زندگی خود برقرار کنید.
فارغ از اینکه در چه مرحلهای از زندگی کاری خود هستید، این فرصت و توانایی را دارید که این ۶ مهارت رهبری را تمرین نمایید. البته میزان موفقیت شما متغیر خواهد بود که طبیعی است. اما با تفکر و بررسی موفقیتها و شکستهای خود و با دیدن بازخورد همکاران و مربیان خود خواهید توانست تا تغییرات مثبتی در خود و کار خود ایجاد کنید و فرصتهای بیشتری برای یادگیری داشته باشید. تحقیقات انجام گرفته توسط فرانچسکا جینو و بردلی استاتز که در HBR منتشر شده است نشان میدهد که این تفکر و بررسی تا چه اندازهای میتواند در بهبود شما حائز اهمیت باشد: یافتهها نشان داده است که اشخاصی که در پایان روز کاری، ۱۵ دقیقه را صرف تفکر و بررسی کارهای درست و اشتباه و درسهای یاد گرفته خود میکنند، عملکرد و بهرهوریشان تا ۲۰ درصد افزایش مییابد. رهبران معمولاً تعصب و تحجری کاری را دارند که مانع از این میشود که به قدمهایی که برداشتهاند نگاهی اندازند و بر درستی یا غلطی آنها تفکر کنند؛ اما این تفکر و بررسی است که باعث بهبود آنها میشود.
منتظر این نباشید که فرصت یادگیری را کسی به شما هدیه کند. خود به دنبال این فرصتها باشید و داوطلبانه آنها را در آغوش بگیرید و به جان بخرید. حتی اگر چنین فرصتی را در محیط کاری خود نمییابید، آن را در محیط خانواده، گروه دوستان، یا هر جای دیگری تمرین کنید. به عنوان مثال، استوارت فریدمن که استاد دانشکده مدیریت وارتون بود تعریف میکند که مدیر جوانی را میشناخت که برای تمرین و یادگیری مدیریت و رهبری، عضو شورای محلی کوچکی شد و به مدیریت آن شورا رسید و مهارت های رهبری خود را در آن شورا پرورش داد. فریدمن تعریف میکند که سه سال بعد، همان شخص جوان به یکی از مدیران عامل اجرایی بسیار موفق تبدیل شده بود.
با تمرین و ممارست و یادگیری مستمر، در نهایت به سطحی از توانایی خواهید رسید که نتایج ملموس افزایش مهارت در شما هویدا گردد. خواهید توانست تیم یا بخش خود را با موفقیت رهبری کنید و کارهای سختی را عملی کنید که تیمتان مشتاقانه برای انجام آنها تلاش کردهاند. موفقیتها بر روی هم انباشته خواهند شد و محصولی خواهید ساخت که رکورد فروش را خواهد شکست یا خدماتی را ارائه خواهید کرد که حتی روند بازار را زیر و رو خواهد کرد! اشخاص بیشتر و بیشتری تلاش خواهند کرد تا در تیم کاری شما باشند. مشتریان به دنبال اسم شما خواهند بود و آن را مهر اطمینانی بر کسب و کار خواهند دید. به کنفرانسهای تجاری و صنعتی دعوت خواهید شد تا شرکت خود را معرفی نمایید. چه زیرمجموعهای از یک شرکت باشید و چه شرکت خود را داشته باشید، تاثیرگذار و تحولآفرین خواهید بود. تبدیل به رهبری خواهید شد که یک سازمان و افراد درون آن را به سمت اهدافی معنیدار هدایت خواهید کرد و نتایج شگرفی به دست خواهید آورد. برای رسیدن به چنین چشمانداز دلپذیری تنها لازم است این ۶ مهارت رهبری را بخشی زندگی روزمره خود کنید و دست از تلاش و یادگیری برندارید .