راههای بسیاری برای طبقهبندی انواع استارتاپها وجود دارد. اما برای داشتن یک چهارچوب و طبقهبندی مفید، باید دنبال چیزی فراتر از یک طبقهبندی آموزشی ساده باشیم. این طبقهبندی باید به گونه ای باشد که ما بوسیلهی آن بتوانیم به ماهیت انواع استارتاپها پی ببریم و همین طور بتواند ما را راهنمایی کند تا به چگونگی کیفی و کمی پتانسیلهای آنها واقف شویم. روشهای طبقهبندی معمولی و عام – مانند طبقهبندی انواع استارتاپها توسط حوزهای که در آن فعالیت میکنند( مثل حوزهی امنیت سایبری و یا مراقبتهای بهداشتی و یا حوزهی سخت افزاری یا نرم افزاری) این نوع طبقهبندی بیشتر جنبهی اطلاعاتی دارند. متاسفانه آنها اطلاعات بسیار کمی در زمینهی چگونگی دستیابی به استارتاپ میدهند. به جای این روش ما میتوانیم از اطلاعات زیر استفاده کنیم.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
استارتاپ هم نیاز است، هم راه حل
عموماً یک استارتاپ ترکیبی از دو چیز است: یک نیاز یا مشکل جالب، و یک رویکرد دیگر برای رفع این نیاز و یا پاسخ و راه حل این مشکل. سر و کار داشتن با مشکلات بزرگ و ارزشمند میتواند آسان باشد، اما برای این منظور باید فراتر از دامنهی کارآفرینی معمولی اندیشید. چالش اصلی پیدا کردن یک نیاز یا مشکل ارزشمند نیست، بلکه پیدا کردن یک راه حل مناسب برای آن است. گاهی اوقات هم مشکل و یا نیاز ارزشمند در دسترس است اما دربارهی راه حل آن نمیتوان مطمئن بود.اغلب این خود مسئله یا مشکل است که به درستی درک نشده ولی بعد از داشتن درک درست از مسئله به خودی خود راه حل مناسب ظاهر میشود. ما به دنبال یک پکیج از مشکل و راه حل مناسب و ارزشمند هستیم. ما توانایی داشتن یک بینش درست با بررسی انواع مشکلها را داریم و میتوانیم با توجه به روابط بین آنها راه حلهای مناسب را پیشنهاد دهیم.
سه نوع مشکل یا نیاز اصلی وجود دارد: نیاز انسانی، نیاز کسب و کار و نیاز فنی.
نیاز انسانی، چیزی است که ما به عنوان انسان درک ارزشمندی از آن داشته باشیم و آن را یک نیاز ارزشمند بدانیم. اغلب تولیدات و مشاغل مربوط به مصرفکنندگان در حال پاسخ و رفع این نیازها هستند. مثالهای بارز و زندهی زیادی نشانگر این واقعیت است که اغلب بازار به دنبال رفع نیازهای انسانی و کسب درآمد از این راه است. شرکتهایی مثل اپل، فیس بوک و نت فلیکس و … .
اما نیاز کسب و کار، نوعی از نیاز و یا مشکل است که به یک سازمان، شرکت، کارخانه و یا مجموعه کمک میکند تا به نحو بهتری عمل کند. اغلب استارتاپهای B2B ها (یا همان بیزینس به بیزینس) تحت این ردهبندی از انواع استارتاپها قرار گرفته و به ارائهی خدمات میپردازند. از شرکتهای معروفی که در زمینهی رفع نیاز کسبوکار فعالیت میکنند میتوان به اسامی به IBM، Slack وSaleforce اشاره کرد، این شرکتها از ابر شرکتهای رفع نیازمندی بازار کسب و کار هستند.
اما نیاز فنی و یا مشکل فنی، نیازی است برای رفع آن احتیاج به یک سیستم یا مولفه است تا بتواند بهتر عمل کرده و خدمات بیشتری را ارائه کند. تقریباً برای هر سیستم یا جزیی از آن، همیشه نیاز به عملکرد بهتر، ارائهی خدمات بیشترو یا ارزانتر احساس میشود. این نیاز همه جا است. هنگامی که شرکت اینتل یک سی پی یو با سرعت بالاتر و مصرف انرژی کمتر تولید میکند، در واقع به یک نیاز و یا مشکل فنی پاسخ میدهد. با وجود این که نیاز فنی در نهایت یک نیاز از کسبوکار است اما با این حال میتواند ویژگیهای متفاوت و مختلفی داشته باشد، برای همین است که در یک دستهی جدا به نام نیاز کسبوکار قرار گرفته است.
زمانی که به دنبال یک راه حل میگردیم، دو دستهی اصلی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد: یک پیشرفت فنی و یک راه حل که نیاز به مهندسی قابل اطمینان دارد، اما این یک پیشرفت فنی بزرگ نیست.
پیشرفت تکنیکی یک قابلیت است که قبلاً وجود نداشت- شاید چیزی باشد که شما توانایی انجامش را دارید اما دیگری نه. میتواند یک رمزنگاری الگوریتمی جدید باشد که شکستن آن سختتر از قبل و یا استفاده از آن آسانتر از گذشته است، شاید یک باتری باشد که انرژی بالاتری دارد و میتواند موتور ماشین را دو برابر قویتر از قبل به پیش ببرد. این نوع پاسخ به نیازمندیهای فنی میتوانند یک بازار ثابت و یا جدید برای خود داشته باشند.
یک پیشرفت تکنیکی میتواند به معنی ایجاد یک نسخهی برتر از یک محصول تولید شده باشد، که محصول بهتر یا قویتری را ارائه میکند. برای مثال نسخهی برتری از یک تلفن همراه که باتری با دو برابر ظرفیت سابق ارائه کرده است. به یاد داشته باشید هر نوع از پیشرفت تکنیکی یا همان پاسخ به نیاز فنی نمیتواند شما را در بازار کسبوکار موفق کند، حتی اگر آن پیشرفت بسیار خارقالعاده باشد. شما شاید بتوانید سفینهی فضایی بسازید که به مریخ میرود اما این سفینه دارای یک بازار ثابت است و سودرسان نخواهد بود!
انواع استارتاپها: چهار الگوی استارتاپها
با توجه به طبقهبندی قسمت بالا، حالا باید به دنبال الگوهای مشترک برای انواع استارتاپها باشیم که بر پایهی نیاز و پاسخ مناسب برای آنها طراحی شده باشند. اغلب نیازهای انسانی و کسبوکار، نیازمند پیشرفت فنی نیستند. مهندسی قابل اطمینان هم برای پاسخگویی به آنها کافی است. اما برای اینگونه استارتاپها عموماً دو سوال کلیدی وجود دارد که باید پاسخ داده شود: آیا این واقعاً یک نیاز است؟ و آیا راه حل ارائه شده واقع میتواند پاسخ این نیازمندی را بدهد یا خیر؟
این سوالات مربوط به دامنهی تخصصی میشود. برای یک نیاز از کسبوکار، متخصص مربوطه کسی است که این صنعت را به خوبی میشناسد و از اوضاع داخلی و خارجی هم خبر دارد. برای نیازهای انسانی، وضعیت کمی پیچیدهتر است زیرا معادل واقعی متخصصی که در حیطهی کسبوکار وجود دارد، اینجا موجود نیست. عقیدهی مشترک ما امروز این است که تنها راه پاسخگویی به سوالات کلیدی ما این است که بازار مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار بگیرد تا ببینیم از کدام طریق تجزیه و تحلیل دادهها میشود به نیاز آن پاسخ داد.
اما سوال کلیدی برای نیاز فنی، در یک بازار معتبر، بحث کاملاً متفاوتی است. برای این که ما با یک بازار ثابت و معتبر روبرو هستیم که هیچ سوال واقعی دربارهی نیازمندی ندارد. تنها سوال موجود در این بازار این است که آیا قابل انجام است یا خیر؟ و پاسخ این نیازمندی هم احتمالاً در رده بندی پیشرفت فنی قرار خواهد گرفت. کسی که جواب این نیازمندیها را خواهد داد باید یک محقق یا دانشمندی باشد که راه دستیابی به این پیشرفت را طراحی خواهد کرد.
مورد پیشرفت فنی در بازار جدید یکی از چالشهای مهم به حساب میآید. در این جا علاوه بر این که ما میخواهیم بدانیم که “آیا قابل انجام است یا خیر؟” باید به دنبال جواب این سوال هم باشیم که ” باید چه کاری برای انجام آن کرد؟” روش پاسخ به این نیازمندی باید به گونهای عمل کند که هم جنبهی پیشرفتی و هم جنبهی کسبوکاری آن روشن باشد. در این مورد یک نوآور کسبوکار با یک چشمانداز کارآفرینی باید از پتانسیل این اختراع و موارد مصرفی احتمالی آن باخبر باشد.
به طور خلاصه باید گفت: این تنها یک طبقهبندی خام و اولیه است که میتواند ضریب خطاهایی هم داشته باشد یک پیشرفت تکنیکی میتواند در عین حالی که نیاز یک بازار پایدار را پاسخ میدهد، از طرفی هم در یک بازار جدید طرح و نقشه ی خود را پیاده کند. باید بدانیم چه افرادی مناسب هستند تا بتوانند سوالات موجود در این زمینه را پاسخ دهند.
با این حساب اگر شما میخواهید در حیطهی استارتاپ دوم که شامل استارتاپهای بیزینس به بیزینس یا همان B2B، فعالیت کنید باید بدانید که به یک متخصص در کنار خود نیاز دارید. برای نیازهای فنی هم همیشه یک دانشمند موردنیاز است. استارتاپ نوع چهارم یک مورد بسیار چالش برانگیز است که نیازمند افراد مختلفی برای پیشبرد اهدافش است. این نوع از استارتاپ می تواند پتانسیل بسیار بالایی داشته باشد.
با توضیح کامل درباره انواع استارتاپها میتوان بیان کرد که استارتاپ شمارهی یک که بیشتر تمرکزش روی مصرف کننده است، استارتاپ منحصر به فردی میباشد که نیازی به فرد سرپرست و یا پیشرفت تکنیکی ندارد. این ترکیب شاید بتواند علت بیشتر شدن تعداد استارتاپهای مصرف کننده در سالهای اخیر و همینطور پیشرفت بسیار کم خود را در مقایسه با سایر استارتاپها توجیه کند.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
در صورتی که ایدهای برای راهاندازی استارتاپ ندارید نگران نباشید، این ۶ سوال به شما به راهاندازی استارتاپ کمک میکند.