عادت‌های روزمره ۱۵ نفر از کارآفرینان موفق دنیا

شاید جالب باشد که ببینیم برخی از کارآفرینان موفق ، مبتکران و رهبران فکری محبوب ما چگونه زمان خود را روزمره می‌گذرانند. کارهای روزمره آنها با شروع هر صبح چیست؟ در چه ساعتی از صبح از خواب بر می‌خیزند؟ در چه ساعتی بیشترین بهره‌وری را دارند؟ چگونه استراحت می‌کنند؟

همه ما دوست داریم که راز نهان بهره‌وری و شادی کارآفرینان موفق را یاد بگیریم. بنابراین جای تعجبی نیست که از بسیاری از میهمانان در Product Hunt LIVE پرسیده می‌شود که یک روز عادی در زندگی آن‌ها چگونه سپری می‌شود. البته جواب‌های بسیار متفاوت آن‌ها تعجب‌آور است. برخی در ۴ بامداد از خواب بر می‌خیزند؛ برخی دیگر تا ساعت ۱۱ صبح شروع به کار نکرده اند. برخی هر روز ورزش می‌کنند؛ برخی دیگر نویسندگی می‌کنند یا مدیتیشن. برخی کارهای روزانه خود را (آنطور که به نظر می‌رسد) به دقت دقیقه برنامه‌ریزی می‌کنند؛ برخی دیگر زمان بندی آزاد و شناوری دارند.

چیزی که آشکار است، این است که برای کارآفرینان موفق داشتن نوعی روال همیشگی می‌تواند با اهمیت باشد. روال‌ها باعث می‌شوند تا بر روی جریانی پایدار سوار شویم که قدرت داشتن بهره‌وری و شادی در هر روز از زندگی را میسر می‌کند. با اینکه هیچ انسجامی کلی بین پاسخ‌های کارآفرینان موفق وجود نداشت، اما برخی روال‌های عمده را می‌شد یافت:

– مقدار معقولی از خواب روزانه داشته باشید.

– مطالبی را بخوانید که به آ‌ن‌ها علاقه دارید.

– هر روز تلاش سر سختانه خود را انجام دهید.

– زمانی را با کسانی که به آنها عشق می‌ورزید بگذرانید

– زمانی که بخواهید بی هیچ اتلاف وقتی، کاری را شروع کرده و به پایان رسانید، هیچ چیزی مثل یک لیوان قهوه (یا استخر یخ) نمی‌تواند به شما کمک کند ؛-)

نگاهی به کارهای روزمره کارآفرینان موفق ، مبتکران و رهبران فکری موفق که بر آنها یقین دارند، بیندازید.

در صورتی که تمایل داشته باشید ۱۰ عادت ساده کارآفرینان موفق جهان را بدانید می‌توانید این پست را مطالعه کنید.

سام آلتمن، رئیس Y Combinator

سام آلتمن یکی از موفق‌‌ترین کارآفرینان موفق است که برنامه روتین روزانه خود را این‌گونه توصیف می‌کند.

تلاش می‌کنم کارهایی را انجام دهم که فکر می‌کنم مهم هستند و در مورد کارهایی که فکر می‌کنم بی‌اهمیت اند، رفتاری بسیار بی تفاوت و ظالمانه دارم. شاید صرف گفتن آن آسان باشد، اما در عمل نظم و انضباط بسیاری می‌طلبد. در حالت کلی، در هر روز ۳ هدف اصلی و ۲۰ مورد انجام دادنی جزیی مد نظر دارم.

تونی رابینز، سخنران انگیزشی و نویسنده ای شهیر

هر روزم را با استخری از آب یخ شروع می‌کنم! در همه خانه‌هایم، استخری از آب یخ دارم که دمایش را روی ۵۶ درجه فارنهایت (۱۳ درجه سلسیوس) نگه می‌دارم. زمانی که در سان ولی هستم، رودخانه‌ای دارم که حتی در زمستان هم در آن آبتنی می‌کنم! این را به عنوان امری روزمره انجام می‌دهم، و به عنوان نظم و انضباطی که به ذهنم یادآوری کنم که زمانی که می‌گویم کاری می‌خواهم انجام دهم، همین لحظه آن را انجام می دهم – بدون اینکه اهمیتی دهم که آن کار چقدر می‌تواند سخت باشد. همچنین از لحاظ سلامت جسمانی نیز دارای اهمیت است. زمانی که این تغییر ناگهانی دما را میسر می‌کنید، هر سلول، عصب و عضله از بدن‌تان شروع به کارکردی دیوانه وار می‌کند. لنف خون‌تان را به جنبش در می‌آورد و شما را برای هر کاری آماده می‌سازد. کاملاً نیروبخش!

چارلی هوهن، نویسنده play it away

معمولاً هر روز را با چند دقیقه مدیتیشن شروع می‌‌کنم، و نتیجه و اثرم را تصور می‌کنم – اگر آن کار را انجام دهم، دنیا چگونه خواهد شد. سپس هر شب، لیستی از چند کاری را می‌نویسم که روز بعد قصد دارم آن‌ها را انجام دهم. جدا از آن، بر تغذیه کافی‌ام تمرکز می کنم (یک تست کمبود میکرومغذی بگیرید، همه ما از برخی مواد مغذی و معدنی حیاتی محروم هستیم!)، ۸ الی ۹ ساعت خواب روزانه را عملی می‌کنم و زمانی را برای فراغت مانند بازی با دوستان اختصاص می‌دهم.

آرون لوی، هم-بنیان‌گذار و مدیر عامل Box

در حالت کلی، از خواب بر می‌خیزم و ایمیل‌هایم را به مدت ۳۰ دقیقه در تخت خوابم می‌خوانم؛ عادت بدی است، می‌دانم، اما کمک می‌کند تا بیشتر مسائل را در همان لحظه حل‌کنم (پی نوشت: گوشی +iPhone 6 برای این کار بسیار کارآمد است). سپس به کارم می‌روم (برخی اوقات تاکسی اوبر می‌گیرم تا کار بیشتری را در طی مسیر انجام دهم)، و زمانی که به شرکت می‌رسم، دو فنجان قهوه می‌خرم. از آن لحظه، معمولا ۷ الی ۸ ساعت جلسه دیدار با تیم‌های مختلف دارم و سپس سعی می‌کنم ۲۰ دقیقه چرت بزنم، شامم را بگیرم و مجددًا به مدت ۴ الی ۵ ساعت کار می‌کنم.

همچنین، لیستی از ۵۰ الی ۶۰ آیتمی دارم که شامل مباحث، مسائل، دغدغه‌ها و وظایفی تجاری است که باید آنها را حل نمایم. آنها شامل موضوعاتی مثل “ایمیل زدن به مشتری X” ” یا تفکر و حل روند کلی محصول برای سال آینده است.

آماندا کاهلو، بنیانگذار و مدیر عامل ۶sense

۴:۲۰ بامداد: زنگ بیداری، ۴:۴۰ بامداد: برخواستن از خواب، ۵ بامداد: پیاده‌روی با سگم، ۵:۴۵ بامداد: یوگا، سپس رو به سوی کار، ۶:۴۵ صبح: سونا در کار، از ۸ صبح شروع به کار کرده و در ۸ شب به خانه می‌رسم و ۸:۲۰ شب می‌خوابم. هر روز و هر روز این برنامه تکراری من است. کلی تفریح و سرگرمی در این میان دارم. به معنای واقعی، به زندگی‌ام و هر روزم عشق می‌ورزم؛ به همان اندازه برنامه روزانه‌ام دیوانه به نظر می‌آیم.

دارمش شاه، بنیانگذار و مدیر عامل HubSpot

دارمش شاه یکی از موفق‌ترین کارآفرینان موفق است، وی برنامه روتین روزانه خود را این‌گونه بیان می‌کند:

۱. بیشتر شب‌ها بین ۱:۳۰ الی ۲ به خواب می‌روم. مگر اینکه مشغول به کدنویسی باشم که در این صورت ممکن است ساعت ۳ بامداد بخوابم.

۲. تقریبا غیر ممکن است که با زنگ ساعت از خواب بیدار شوم. زمانی بیدار می‌شوم که بدنم بخواهد بیدار شود. بطور میانگین، ۷ الی ۷:۲۵ ساعت خواب شبانه دارم. اگر زیر ۶.۵ ساعت باشد، بهره‌وری ام پایین می‌آید. زیر ۶ ساعت دیگر کارکردی ندارم. بنابراین ممکن است در تخت خواب بمانم.

۳. به خاطر عادت خواب‌ام، هیچ زمان بندی برای جلسات صبحگاهی ندارم مگر اینکه ضروری باشد. حقیقتی جالب: در طول اولین سال های HubSpot، یک قانون نانوشته ای وجود داشت که قبل از ساعت ۱۱ صبح، هیچ جلسه‌ای نباشد (هم‌بنیانگذارم، برایان هالیگان نیز مثل من جغد شب‌خیز است). بعدها این قانون را چنین بازنگری کردیم: “می‌توانید قبل ۱۱ صبح جلسه بگذارید، فقط یکی از هم‌بنیانگذاران را دعوت نکنید”.

۴. زمانی که بیدار می‌شوم، معمولاً سریع از تخت بیرون نمی‌آیم. نه به این دلیل که سست و خمودم، بلکه دوست دارم در همانجا دراز کشیده و فکر کنم. این تنها یکی از معدود زمان‌هایی در طول روز است که در عمل مجبور نیستم هیچ کار دیگری انجام دهم. دلیل دیگر این کارم این است که بعد از آن تفکر و زمانی که از تخت بیرون می آیم، به سرعت و آسانی، ایده هایم را در می یابم (زیرا دیگر در ذهنم آماده هستند).

استیو شافمن، معاون رئیس در RRE Ventures

هر روز ۶ صبح از خواب بیدار می‌شوم. تا ۶:۳۰ یوگا. تا ۸:۳۰ صبحانه حین جلسه، جلسات دیدار متوالی از ۹ صبح تا ۶ عصر. شاید ۳۰ الی ۶۰ دقیقه زمان برای انجام ایمیل‌هایم زمان جدا نمایم. به شام یا رخدادی مربوط به کار با یک بنیان‌گذار، مجری طرح، دوست و غیره می‌روم. با همسرم زمان می‌گذرانم. از ۱۰:۳۰ تا ۱۱ شب کتاب می‌خوانم. ساعت ۱۱ به تخت خواب می‌روم و این برنامه هر روز و هر روز تکرار می‌شود.

میکاه بالدوین، مجری چندین کارآفرینی و بنیان‌گذار ۸ شرکت

این دو مورد، بهترین کارهایی است که تاکنون انجام داده‌ام: یک ساعت زنگ دار ۲۰ دلاری خریدم. دو زنگ (برای ۷ و ۷:۳۰ صبح) تنظیم می‌کنم. زمان بین این دو زنگ، ۱۰۰٪ برای خودم تخصیص داده شده است. تلفن همراهم در اتاقی دیگر است. بر شادی و رضایتم از زندگی تمرکز می‌کنم، گاهی می خوابم، گاهی می خوانم، گاهی به شادی می پردازم، و گاهی فقط فکر می کنم. با اتمام زنگ بیداری دوم، از تخت بیرون می‌آیم، داروهای اختلال دوقطبی‌ام را می خورم و سپس صبحانه‌ام. بعد آن به سگ‌ها و گربه‌هایم غذا می‌دهم. سپس شاید ورزشی انجام دهم. سپس یک حمام و تنها بعد از این کارهاست که ایمیلم را چک می‌کنم و حدس بزنید چه چیزی یاد گرفتم؟ اینکه دنیا هنوز پایان نیافته است.

چه چیز دیگری انجام می‌دهم؟ در برخی اوقات از روز، ۱۵ دقیقه کاری را انجام می‌دهم که صرفاً مرا خوشحال می‌کند. برای من، این کار می تواند قدم زدن با سگم تیلور، باشد. به همین دلیل است که هیچ‌گاه بیشتر از ۳ روز مسافرت نمی‌کنم.

پیتر شانکمن، بنیانگذار HARO و نویسنده ای شهیر

قبل از ۴ صبح از خواب بر می‌خیزم، شاید حتی کمی زودتر. مثلاً فردا در ۳:۳۰ صبح مسیری به طول ۱۲ مایل را خواهم دوید. من فردی عادی نیستم 🙂 اما زمانی که ورزشم به اتمام رسید (این ورزش روزانه برای کمک به من در مدیریت اختلال بیش فعالی و کاهش توجه‌ام، یعنی ADHD، اجباری است). معمولا در ۷ صبح به دفتر کارم می‌رسم؛ ایمیل‌هایم را پاسخ می‌دهم؛ در وبلاگ، پست‌هایم را می نویسم و با افراد مختلف و طرف قراردادهایم بحث و توافق می‌کنم. در غیر این صورت، سوار بر هواپیمایی هستم. هر ساله ۲۵۰ هزار مایل برای انجام کارهایم یا صرف تفریح سفر می‌کنم. من بسیار خوش‌شانس هستم. اکنون بیشتر وقتم مشغول کار بر روی وبسایتم با نام Fast Than Normal هستم که تلاشی است برای تغییر دیدگاه نسبت به ADHD/ADD از یک عذاب و نفرین به یک هدیه الهی.

اندرو توربا، مدیر عامل AutomateAds.com

۱. حدود ۶:۳۰ الی ۷ صبح بیدار می‌شوم.

۲. ایمیلم را برای حل مسائل مطرح شده از سوی تبلیغات کنندگان بین المللی‌مان و پاسخ به مشکلات سرویس خدمات مشتری آنها چک می‌کنم.

۳. قهوه.

۴. تماس فروشندگان، مشتریان، شرکا، معمولا از ۱۱ صبح تا ۱ بعد از ظهر.

۵. باشگاه، ورزش (لیفتینگ، دوچرخه سواری).

۶. پخت شام، سپری کردن زمان با دوست دخترم.

۷. کار کنشگرانه (با محتوای بازاریابی، کمپین های ایمیلی، کمپین های تبلیغاتی، غیره).

۸. بازی با Xbox One.

۹. مطالعه به مدت ۳۰ الی ۴۵ دقیقه.

۱۰. کار آخر شب (معمولاً ایمیل).

۱۱. تخت خواب در حدود ۱۲ الی ۱ بامداد، و سپس در روز بعد باز این چرخه دوباره از ابتدا شروع می شود 🙂

ماریا کونیکووا، نویسنده The Confidence Game

هنگام کار از نرم افزار بلاک اینترنت Freedom استفاده می‌کنم. این یک روز مفید و کارآمد برای من است: یوگا در اول صبح، در ۸ الی ۸:۳۰ صبح بر سر کامپیوتر باشم، تا ظهر بنویسم، ساعتی استراحت (معولا به دور از مانیتور، تا کمک کند ذهنم آرام شده و جریان خلاقیتم جاری شود)، سپس دوباره تا ۵ الی ۶ عصر می‌نویسم، و سپس … زمان شادی! مثلی هست که می گوید: فاصله بزرگی میان “ایده آل” و “خب، این چیزی بود که اتفاق افتاد…” هست.

غیر از یوگا (همراه با کمی مدیتیشن) که به من در انجام مستمر امورم کمک می‌کند، همواره سعی می‌کنم تا مطالبی بخوانم که به من الهام می‌بخشند. کنار تختم یک کتاب شعر نگه می‌دارم و هر روز چند بیتی از آن می‌خوانم. سعی می‌کنم استراحتی بعد از ظهر داشته باشم که یا قدم می‌زنم و یا با دوستی خوش و بشی می‌کنم، فقط از کار کردن پرهیز می‌کنم و تلاش دیگرم این است که از رسانه جمعی به دور باشم. به نظرم کاری است که زمان بسیاری را تلف می‌کند و بهترین راه برای حس کردن احساس شکست و غلبه است در مسیر بهره وری و کارایی.

دیوید هینمیر، هم-بنیانگذار و مدیر عامل Basecamp و خالق Ruby on Rails

[روال روزمره من] بستگی به این دارد که کجا باشم. در این لحظه در اسپانیا هستم، پس روزم در حدود ساعت ۸ صبح شروع می‌شود. بیدار شو، با خانواده صبحانه بخور، حدود یک ساعت با پسر سه ساله‌ام بازی کن، سپس او را به مدرسه ببر. یک ساعت دیگر نیز با خانواده سپری کن یا کارهایی اطراف خانه انجام بده، سپس کار شروع می‌شود، یعنی حدود ساعت ۱۱ صبح.

تا حدود ساعت ۷ عصر کار می‌کنم، البته با برخی فواصل که دوباره با خانواده باشم، ناهار بگیرم یا همچین چیزی. سپس شام، شاید کمی کار بیشتر بعد از شام و در غیر این صورت چند ساعت معاشرت با همسرم. شاید نگاه کردن به یک برنامه. همین! حدود ۸ ساعت کار، زمان با خانواده، نگاه کردن به برنامه، زمانی برای مطالعه. یک روز عالی 🙂

جول گاسکوین، هم-بنیانگذار و مدیر عامل Buffer

این روزها، معمولاً تعداد زیادی جلسات کوتاه با افراد مختلف تیمم دارم. عمدتاً تمرکز من بر محصول مهندسی، خدمات مشتریان، استخدام و سپس سطوح بالاتر است. تقویم من برای اعضای تیمم مهیا است و معمولاً سریعاً پر می‌شود. جلسات مشاوره‌ای ۲۰ دقیقه‌ای زیادی برای توصیه یک چالش خاص دارم. همچنین جلسات تک به تک با اعضای متعددی از تیم دارم، پس تقریباً هر روزه هم‌چنین جلسه ملاقاتی خواهم داشت.

به غیر از کار، تلاش می‌کنم چند جلسه در هفته ورزش کنم (تمرینات قدرتی در باشگاه، دوندگی یا تمرینات با وزن خود بدن در یک باشگاه فضای باز).

رایان هولمز، بنیانگذار و مدیر عامل Hootsuite

۱.بیدار باش

۲. چک کردن کامنت های @hootsuite و @invoker، فیس‌بوک و ایمیل تا ببینم آیا دغدغه ای وجود دارد.

۳. نوشیدن عسل و لیموی داغ

۴. پیاده‌روی  به سمت کار

۵. برخی اوقات یوگا

۶. جلسات ملاقات تیمی، ایمیل، بورد، بازنگری‌های محصول، بازنگری‌های بازاری (P&M جایی است که بیشتر وقتم را سپری می کنم).

۷. برخی اوقات ورزشی در وقت ناهار

۸. تعداد بیشتری از موارد گزینه ۶

۹. رو به سوی خانه

۱۰. اگر در وقت ناهار ورزشی نکرده باشم، کمی می‌دوم (ورزش استرسم را می‌کشد و کمک می‌کند تا بر روی مشکلات سخت کار کنم).

۱۱. شام و سپری کردن وقتی با دوستان

اوه! اینها کمی خسته کننده به نظر می‌رسد، اما می‌شود گفت که عاشق روزهای اینچنینی‌ام هستم.

جک دورسی، هم-بنیانگذار و مدیر عامل Twitter و Square

معمولا از ساعت ۱۱ شب تا ۵ صبح می‌خوابم. پرده های تاریک کمکم می‌کند. در ۵ صبح بر می‌خیزم، به مدت ۳۰ دقیقه مدیتیشن می‌کنم که پیوست آن ۳ دوره ورزش ۷ دقیقه‌ای می‌کنم. قهوه درست می‌کنم، چک‌می کنم.

با بررسی برنامه‌ روزانه و روتین برخی از کارآفرینان موفق دنیا می‌توان به وضوح مشاهده کرد که هر کدام از این کارآفرینان موفق یک برنامه کاملن منظم، ثابت و تکرار پذیر دارند. برخی از ویژگی‌ها هم در کارآفرینان موفق یکسان است، مواردی مانند ورزش، مطالعه، صرف زمان با خانواده و غیره که سبب می‌شود کارآفرینان موفق فقط یک بعدی نباشند و به سایر وظایف و بخش‌های زندگی خود نیز توجه داشته باشند.