ویلیام هنری” بیل” گیتس سوم معروف به بیلگیتس در سال ۱۹۵۵ در سیاتل واشنگن به دنیا آمد. در بیوگرافی بیلگتیس او به عنوان یک کارآفرین، بازرگان، سرمایهدار، نیکوکار و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی عنوان شده است، که در سال ۱۹۷۵ با همکاری پل الن، شرکت مایکروسافت را تاسیس نمود. بیلگیتس تا سال ۲۰۱۷ با دارایی خالص ۸۶ میلیارد دلار به عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته میشد، ولی در تاریخ ۶ مارس سال ۲۰۱۸ جف بیزوس مدیرعامل و موسس شرکت آمازون با ثروت ۱۱۲ میلیارد دلار به عنوان ثروتمند ترین فرد جهان شناخته میشود. بیوگرافی بیلگیتس همراه با پستی و بلندی بسیاری است که سبب شده است تا افراد زیادی علاقهمند به شنیدن بیوگرافی بیلگیتس شوند.
یک فایل تمپلیت EXCEL برای برنامه بازاریابی
تنظیم برنامه کمپینها در کانالهای مختلف تبلیغاتی
تخصیص بودجه مالی هر کمپین و اهداف مورد انتظار
محاسبه اتوماتیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) در بازاریابی
و فایل راهنما + ۶ ماه پشتیبانی آنلاین استفاده …
فروش ویژه – ۱۳۹,۰۰۰ تومان ۹۹,۰۰۰ تومان
“در نهایت باید بدانیم کامپیوتر یک پنجره است برای همه آنچه که مردم به آن علاقمند هستند و همه آنچه که باید بدانند.”
همانگونه بیان شد، بیوگرافی بیلگیتس همراه با جنبههای مختلفی میباشد. برخی از مردم او را به عنوان یک پیشگام نوآور و مشوق میبینند که انقلاب بزرگی در صنعت کامپیوتر ایجاد کرده است. برخی دیگر هم او را به عنوان یک دزد دنیای مدرن میدانند که با شیوه های شیطانیاش توانسته صنعت رقابت نرم افزاری را از بین ببرد. صرفنظر از نظریات حامیان و مخالفان او ممکن است کمتر کسی باشد که بداند بیل گیتس توانسته عنوان بهترین و بزرگترین کارآفرینان قرن بیستم را به خود اختصاص دهد. وقتی بیوگرافی بیلگیتس را مطالعه میکنیم، مشاهده میکنیم که تنها در طول ۲۵ سال اخیر یک عملیات و شرکت دونفره توانست تبدیل به یک شرکت چند میلیارد دلاری شود و جایگاه ثروتمندترین مرد جهان را به گیتس اختصاص دهد. با این وجود او تنها این تجربه بزرگ را از طریق اختراع تکنولوژی جدید به دست نیاورد بلکه از تکنولوژیها و فناوریهای موجود و انطباق آنها با یک بازار خاص و مورد نیاز مردم استفاده کرد و سپس با ارتقاء نوآورانه و خردمندانه محصولات خود توانست تمام بازار را احاطه کند.
اولین تعامل بیل گیتس با کامپیوتر زمانی رخ داد که او در مدرسه لیگ ساید سیاتل تحصیل میکرد. یک شرکت محلی با استفاده از لینک تله تایپ” سفارشات کامپیوتری به این مدرسه داد و در آن هنگام بود که بیل گیتس جوان با امکانات ابتدایی که در دست داشت شروع به حرکت نوآورانه خود کرد.
بیل به همراه یکی از همکلاسیهای خود را به اسم پل الن کار خود را در اتاق کامپیوتر مدرسه شروع کرد. او تنها هنگامی که ۱۵ سال داشت اولین کسبوکار خود را با الن به راه انداخت. این دانشآموزان نوجوان با استفاده از برنامه Traf-O-Data, توانستند اندازهگیری جریان ترافیک در سیاتل را برنامهریزی کنند و از این طریق مبلغ ۲۰ هزار دلار به دست بیاورند.
با توجه به عشق و علاقه آشکار بیلگیتس به برنامهنویسی کامپیوتر و شاید به دلیل نفوذ پدرش، گیتس جوان در پاییز سال ۱۹۷۳ وارد دانشگاه هاروارد شد. با پذیرش خود در این دانشگاه تنها بیلگیتس حضور فیزیکی در این دانشگاه داشت و روح و روان و حواس او در جای دیگری بود که بهجای حضور در کلاسها ترجیح میداد زمان خود را به بازی پوکر و سایر بازیهای ویدیویی اختصاص دهد.
اما همه چیز در دسامبر سال ۱۹۷۴ تغییر کرد. این زمان مصادف بود با زمانی که الن مقاله جالب توجهی درباره اولین رایانههای کوچک جهان به او نشان داد. با دیدن این فرصت خوب الن و بیل با شرکت سازنده ips در آلبوکرک نیومکزیکو تماس گرفتند و به شرکت گفتند که آنها یک نسخه جذاب از زبان رایج کامپیوتری BASIC برای Altair نوشتهاند.
وقتی آنها با تعجب فراوان جواب بلی از رئیس شرکت گرفتند که مشتاق بود آن برنامه کامپیوتری را از نزدیک ببیند، آلن و بیل جوان شروع به کار شبانهروزی در کارگاه و لابراتوار دانشگاه هاروارد کردند، زیرا آنها در واقع هیچ برنامهای ننوشته بودند. از آن جایی که آنها برنامهی Altair نداشتند، برای کار کردن مجبور به شبیهسازی آن برنامه در رایانههای دیگر شدند.
زمانی که الن به نیومکزیکو رفت تا برنامه نوشته شده خودشان را امتحان کند نه او و نه بیل هیچ کدام از آخر عاقبت آن مطمئن بودند. در واقع آنها اطمینان نداشتند که کد آنها اجرا خواهد شا یا نه. اما این اتفاق افتاد و آنها جواب مثبت گرفتند. بعد از این اتفاق بود که گیتس دانشگاه خود را رها کرد و به همراه الن به نیومکزیکو رفت، تا در آن جا شرکت مایکروسافت را پیریزی کنند. برای مدت کوتاهی آنها کار با شرکت اولیه را کنار گذاشتند، اما کار برنامهریزی آنها برای نرمافزار و راهاندازی شرکتهای رایانهای از جمله Commodor, Apple and Tandy Corp ادامه پیدا کرد.
این گروه دو نفره در سال ۱۹۷۹ شرکت خود را به سیاتل منتقل کردند و این دقیقاً زمانی بود که مایکروسافت تجربه بزرگ خود را آغاز کرد. وقتی بیل گیتس متوجه شد که IBM برای دسترسی به یک سیستم عامل کامپیوتری جدید دچار مشکل میشود تصمیم گرفت، یک سیستم عامل از یک شرکت کوچک در سیاتل با قیمت ۵۰ هزار دلار خریداری کنند. بعدها همین سیستم عامل کوچک را به سیستم عامل دیسک مایکروسافت ) MS-DOS ( Microsoft Disc Operating System ) ارتقا داد و مجوز آن را به آیبیام داد.
هوش و خلاقیت بیلگیتس زمانی خودش را نشان داد، که وی در هنگام قرارداد با آیبیام بگونهای عمل کرد که به واسطهی آن مایکروسافت حق داشت همان برنامه را به سایر سازندگان نیز بفروشند.
همانطور که بیلگیتس پیشبینی کرده بود، پس از انتشار اولین رایانههای شخصی آیبیام، رقبا شروع به ساخت و تولید رایانههای سازگار یا مشابه کردند و بعد از مدتی بازار به زودی با حضور این رقبا به هم ریخت.
همانند شرکت آیبیام سایر شرکتها هم تصمیم گرفتند به جای اینکه سیستمعامل خود را تولید کنند از سیستمعاملهای ارزانتر مانند MS-DOS استفاده کنند و به همین ترتیب بود که MS-DOS به یک سیستم عامل استاندارد در این صنعت تبدیل شد و فروش مایکروسافت از ۷ میلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به ۱۶ میلیون دلار در سال ۱۹۸۱ افزایش پیدا کرد.
مایکروسافت به یک نرمافزار کاربردی گسترش یافته تبدیل شد و تا سال ۱۹۸۴ زمانی که اپل اولین کامپیوتر مکینتاش را معرفی کرد، این موفقیت و پیروزی ادامه داشت. رابطه کاربری و گرافیکی خیرهکننده و بسیار پیشرفته مکینتاش که بسیار ساده و قابل استفاده بود باعث شد که یک تهدید جدی برای برنامه مایکروسافت به حساب بیاید.
در پاسخ به این تهدید گیتس اعلام کرد که مایکروسافت سیستم عاملی مبتنی بر ویندوز را توسعه داده است و همین امر مایکروسافت را در سال ۱۹۸۶ برای ایجاد سرمایه گذاری بزرگی آماده کرد. زمانی که بیوگرافی بیلگیتس را مرور میکنیم متوجه میشویم که همین شرکت ipo موفق شد که بیلگیتس را یک شبه تبدیل به یکی از ثروتمندترین افراد کشور بکند.
در نهایت هنگامی که در سال ۱۹۸۵ ویندوز منتشر شد. بیلگیتس پیشبینی دقیقی از ماجرا نداشت. اغلب منتقدان بر این باور بودند که ویندوز دستوپاگیر و آهسته است. شرکت اپل هم رضایت چندانی از این ویندوز نداشت. آنها ویندوز را به عنوان یک مزاحم بر سر راه سیستم عامل مکینتاش میدیدند و بر همین اساس از ویندوز شکایت کردند. این پرونده تا اواسط دهه ۱۹۹۰ زمانی که دادگاه تصمیم گرفت که شکایت اپل را بی پایه و اساس بداند ادامه داشت.
در همین فاصله بود که گیتس بر روی بهبود کار ویندوز خود کار میکرد. نسخه جدید ویندوز سرعت بیشتری داشت و از فعالیت برنامههای اضافی جلوگیری میکرد. بلافاصله برنامهنویسان درجه سه، شروع به توسعه برنامههایی کردند که بر پایه ویندوز کار میکرد و بر همین اساس بود که فروش برنامههای ویندوز مایکروسافت بازار داغی را پیدا کرد.
تا سال ۱۹۹۳ ویندوز هرماه به میزان یک میلیون نسخه فروش داشت و تخمین زده شد که نزدیک به ۸۵ درصد از رایانههای جهان را تحت پوشش خود قرار داده است. در اواسط دههی ۱۹۹۰، شرکت مایکروسافت توانست سلطهی خود را با ترکیب ویندوز با برنامههای دیگر خود به نام “suits” و متقاعد کردن سازندگان کامپیوتر پیشرو در این صنعت برای پیش بارگذاری نرمافزارهای خود از روی همین ویندوز و سیستم عامل نشان دهد. بدین ترتیب تمام فروش بازارهای کامپیوتر بزرگ جهان تحت تاثیر شرکت مایکروسافت قرار گرفتند. این استراتژی به خوبی کار کرد و تا سال ۱۹۹۹ مایکروسافت فروش خود را ۱۹.۷ میلیون دلار افزایش داد و ثروت شخصی بیل گیتس به یک پدیده ۹۰ میلیارد دلاری تبدیل شد.
اما درباره این ثروت به دست آمده بررسیهای موشکافانهای به عمل آمد. شرکتهای رقیب مایکروسافت شکایت کردند که این شرکت از انحصار سیستم عامل خود برای تضعیف توسعه تکنولوژی جدید استفاده میکنند- ادعایی که بیلگیتس به طور کامل آن را رد می کند. با این وجود اداره دادگستری کل ایالات متحده در سال ۱۹۹۸ علیه شرکت نرم افزاری مایکروسافت اقدام به تنظیم دادخواستی مبنی بر عدم رعایت اصول منصفانه ی بازار و سلطه بر فروش نرم افزارهای تحت پوشش ویندوز کرد.
در نوامبر سال ۱۹۹۹ یک دادگاه منطقه ای در ایالات متحده دریافت که شرکت مایکروسافت، یک انحصار بزرگ در بازار سیستم عاملهای رایانه ای ایجاد کرده است. همچنین این دادگاه دریافت که شرکت مایکروسافت تاکتیکهای چند میلیون دلاری را با هدف غلبه بر سایر شرکتهای کامپیوتری و نابودی نوآوریهای دیگر در بازار انجام میدهد. سرانجام در سال ۲۰۰۲ دادگاه تصمیم گرفت که شرکت مایکروسافت باید برخی از اقدامات مخرب خود را محدود کند. از آن زمان به بعد سیاست شرکت مایکروسافت مبنی بر رعایت اصول فروش منصفانه و تمرکز بر حفظ قوانین فروش است تا بتواند از شکایات شرکتهای اروپایی و متهمان خصوصی برعلیه این شرکت مصون بماند.
برخی از کارشناسان بخش صنعتی در توجیه این همه موفقیتهای خارقالعاده، سرانجام این گونه نتیجهگیری میکنند که در واقعه دو تا بیوگرافی بیلگیتس متفاوت وجود دارد.
یک بیوگرافی بیلگیتس موفق، که یک فرد موفق در دنیای دیجیتال و کامپیوتر است که در واقع بهتری” هککنندهی کد” است و یک بیوگرافی بیلگیتس دیگر که برخلاف اکثر ستارگان “سیلیکون ولی” توانسته است به راحتی یک تجارت قوی راهاندازی کرده و با استفاده از غریزه ذاتی بازاری خود بتواند ثروت هنگفتی را به جیب بزنند.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
تلفیق این دو شخصیت قوی است که باعث شده بیلگیتس بتواند چیزهایی را در بازار ببیند و تشخیص دهد که رقبایش قادر به انجام آن کار نیستند. زمانی که رقبا بر روی فروش نرمافزارهای خود تمرکز میکردند، گیتس روی تنظیم استانداردها تمرکز میکرد، این اتفاق در ابتدا با MS-DOS و بعد با ویندوز رخ داد. همان استانداردهایی که به وی کمک کرد تا صنعت کامپیوترهای مدرن را شکل دهد و همچنان به رشد خود در قرن آینده هم ادامه دهد.