بازاریابی درون گرا چیست و چه تفاوت‌هایی با بازاریابی برون گرا دارد؟

بازاریابی درون گرا یک روش بازاریابی است که به گونه‌ای طراحی شده تا بازدید کنندگان و مشتری‌های بالقوه را – به جای تبلیغ یک برند یا محصول یا خدمات به مشتریان – به منظور ایجاد اهداف و مشتریان، جذب کند.

از دیدگاه بازاریابی دیجیتال، این امر به معنای استفاده ترکیبی از کانال‌های بازاریابی است – معمولاً بازاریابی محتوا، جستجوگرها، و رسانه‌های اجتماعی –در راه‌های خلاقانه برای جلب توجه مردم است. هدف از یک بازاریابی درونگرای موفق، افزایش دسترسی، ترافیک با کیفیت، تعامل و تبدیل با استفاده از رسانه‌های به دست آمده و رسانه‌های تحت مالکیت است.

شرکت ارائه دهنده نرم افزار‌های بازاریابی درونگرا، موسوم به HubSpot، عبارت بازاریابی درون گرا را در سال ۲۰۰۶ معرفی کرد. این شرکت عبارت بازاریابی درون گرا را به فرآیند جذب و تبدیل و نزدیک شدن به مشتری و لذت بخشیدن به وی تعریف می‌کند. از طریق استفاده از انواع مختلف محتوا در مراحل مختلف چرخه خرید، بازاریابی درون گرا بهترین روش برای تبدیل افرادی ناآشنا با کسب و کار شما به مشتری دائمی شما، است.

بازاریابی درون گرا در مقایسه با بازاریابی برون گرا

سرنخ اصلی برای درک بهتر تفاوت بین این دو بازاریابی، در اسم آن‌ها است. بازاریابی درون گرا بر جذب مشتری‌های بالقوه تمرکز می‌کند. بازاریابی برون گرا، به تبلیغ و ارائه پیشنهادات تجاری می‌پردازد. به طور خلاصه، بازاریابی درون گرا درباره جلب توجه است، در حالی که بازاریابی برون گرا درباره خریدن محصولات است.

بازاریابی درون گرا : رسانه‌های به دست آمده و تحت مالکیت

بازاریابی درون گرا از رسانه‌های به دست آمده و تحت مالکیت برای جذب مشتریان بالقوه از راه‌های خلاقانه و مختلف استفاده می‌کند.

• رسانه‌های تحت مالکیت: این رسانه‌ها کانال‌هایی هستند که کسب و کار بر روی آن‌ها کنترل دارد. به عنوان مثال، وب سایت شما، وبلاگ شما، کانال‌های یوتیوب و پروفایل‌های رسانه‌های اجتماعی‌تان. در واقع این شما هستید که مشخص می‌کنید چه چیزی و چگونه و کی منتشر شود.
• رسانه‌های کسب شده: پوششی هستند که شما در نتیجه کار و کوشش خود به دست می‌آورید. در رسانه‌های آفلاین، این رسانه‌ها شامل پوشش سنتی در روزنامه‌ها و مجلات می‌شود. در قسمت آنلاین، شامل برخی موارد مانند پوشش در سایت‌های خبری، استفاده از کمپین‌های هشتگ، گفت و گو در انجمن‌های آنلاین و نظارت آنلاین می‌شود. شما کنترل کمتری بر روی رسانه‌های به دست آمده دارید. اما این رسانه‌ها پاداشی برای کار سخت شما که در کمپین بازاریابی درون گرا انجام داده اید، می‌باشد.

بازاریابی برون گرا :  رسانه‌های پولی

از سویی دیگر، بازاریابی برون گرا با رسانه‌های پولی ارتباط نزدیکی دارد که می‌تواند مواردی مانند تبلیغات آفلاین سنتی، پرداخت به ازای هر کلیک، تبلیغات بصری یا ایمیل‌های پولی، باشد.

رسانه‌های پولی نیز شامل تبلیغات رسانه‌های اجتماعی می‌شوند؛ مانند تبلیغات فیس بوک یا پست‌های تبلیغی توییتر.

اگر چه روش تبلیغات شبکه‌های اجتماعی عموماً با بازاریابی برون گرا ارتباط دارد، ولی لازم به ذکر است که این تبلیغات اغلب راهی موثر برای افزایش عملکرد بازاریابی برون گرا است. برای مثال، تبلیغات در فیس بوک به شما این امکان را می‌دهد تا محتوا و کمپین خود را به مخاطبان مورد نظر خود انتقال دهد.

مزایای بازاریابی درونگرا

دست یابی به مخاطب درست در مکان درست برای تولید ترافیک با کیفیت

با متمرکز کردن کمپین بازاریابی درون گرای خود، بر روی دست یابی به مخاطب درست در مکان درست، می‌توانید مشتری هدف خود را برای آشنایی با بازاریابی دیجیتال جذب کنید. این کار خیلی بهتر از صرف کردن پول زیاد برای جذب افرادی است که هیچ تمایلی برای کسب و کار شما ندارند.

افزایش اعتماد

کل بازاریابی درون گرا در انتقال خلاقانه اطلاعات به مشتری‌ای که در جست و جوی آن است- حتی اگر آن‌ها این را ندانند – خلاصه می‌شود.

بازاریابی درون گرا به معنای تبلیغ هر چیزی در هر موقعیتی و فرصتی نیست. هدف این است که با استفاده از بازاریابی درون گرا، محصول و برند خود را به عنوان مرجع قابل اعتماد و پر کاربرد تبلیغ کنیم و امید داشته باشیم تا مشتریان احتمالی در زمانی که به آن نیاز دارند به ما مراجعه کنند.

حفاظت از وابستگی بیش از حد به یک کانال

با دنبال کردن ترافیک از منابع مختلف – جست وجوی طبیعی، ارجاع‌های رسانه‌های اجتماعی، ارجاع از وب سایت‌های دیگر که در مورد کار شگفت انگیز شما صحبت می‌کنند –  شما وابستگی به یک کانال و بنابراین خطرات مرتبط با آن را کاهش می‌دهید.

نکات مهمی که باید در مورد بازاریابی درون گرا لحاظ کنید.

سنجش

سنجش تاثیر کار بازاریابی درون گرا، به شیوه‌ای که یک بازگشت سرمایه قابل فهمی را نشان دهد، همواره یک مشکل بوده است. راه حل این مسئله این است که از ابتدا باید با خود مشخص و واضح باشیم.

احتمالاً شما نتوانید تعداد سرنخ‌های به وجد آمده به طور مستقیم از کمپین‌تان را پیگیری کنید، اما می‌توانید تعداد دانلود‌هایی که از منبع شما صورت گرفته، تعداد میانگین افرادی که ویدئوی شما را مشاهده کرده‌اند و تعداد تعقیب کننده‌های شما در رسانه‌های اجتماعی را به دست آورده اید.

هنگامی که شما برای کمپین خود برنامه ریزی می‌کنید، در مورد آن چه که شما در تلاش برای دست یابی و سنجش آن هستید را صادقانه، واضح و روشن بیان کنید. به این ترتیب، انتظارات هر فرد مشخص می‌شود و احتمال برآورده کردن انتظارات زیادتر می‌شود.

استراتژی بلند مدت

بازاریابی درون گرای موفق یک شبِ اتفاق نمی‌افتد، آن‌ها زمان زیادی را به منظور برنامه‌ریزی، پیاده سازی طرح و اصلاح صرف می‌کنند. این امر می‌تواند برای شما نتیجه بخش باشد. هم‌چنین، ممکن است که شما به سازندگان محتوا، طراحان، توسعه دهندگان، متخصصان روابط عمومی و بازاریابان شبکه‌های اجتماعی نیاز داشته باشید. همان طور که گفته شد، اگر شما می‌خواهید تمام زمان و تلاش خود را به صورت مستمر در این راه قرار دهید شما باید چیزهایی را که پیش بینی می‌کنید در آینده نیاز خواهید داشت را فراهم کنید.

مثال‌هایی از بازاریابی درون گرا

• مراکز ارائه دهنده ویدیوهایی درباره نحوه انجام کارهای مختلف و اطلاعات مرتبط
• محتوای تولید شده توسط کاربران و کمپین ‌های شبکه‌های اجتماعی مانند مسابقات عکاسی و بازنگری اطلاعات جمع آوری شده
• محتوای آنلاین تعاملی که در ارتباط با کسب و کار مرتبط برای افزایش PR دیجیتال و فرصت‌های ترویجی انجام می‌شوند.